۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

بیانیه ی کانون صنفی معلمان ایران به مناسبت هفته ی معلم،اردیبهشت ۱۳۹۱



به نام خداوند جان و خرد
بیانیه ی کانون صنفی معلمان ایران به مناسبت هفته ی معلم،اردیبهشت ۱۳۹۱


سال ها می گذرند و سالگردها نیز. دریغ آن چه به جا می ماند آرزوهای دست نایافته و عزیزان از دست رفته است. حدود نیم قرن پیش در روز دوازدهم اردیبهشت۱۳۴۰،دکتر خانعلی تنها به جرم تقاضای افزایش حقوق معلمان با گلوله ی جور از پای در آمد و سی و اندی سال پیش استاد مطهری در همان روز با تیر جهل و تعصب به خون خویش درغلتید. این دو عزیز از یاد نمی روند زیرا آرمان هایشان همچنان پا برجاست.
 بی شک برگزاری روز و هفته ی معلم فرصتی است برای ارج گذاری خدمات و زحمات قشری که صاحب نظران آن را مهمترین عامل در میان عوامل تعلیم و تربیت می دانند. نیز بازاندیشی درباره آن چه در این حوزه رخ داده و آن چه نیاز بوده است تا رخ دهد. چنان چه بخواهیم اندکی عمیق تر به این روز و هدف آن بپردازیم لازم است لایه ی شعارها و مراسم رسمی – که بی تاثیری آن ها در موقعیت اجتماعی معلمان،سال هاست آشکار شده– را کنار زده شرایط واقعی آموزش و پرورش،جایگاه معلمان در آن و منزلت اجتماعی آنان را موشکافانه مورد بررسی قرار دهیم و توجه مسئولان کشور را به این نکته ی بسیار مهم جلب نماییم که تجلیل از مفهوم انتزاعی معلم و غفلت از مصادیق این مفهوم،کاری بیهوده است. لازم است این پرسش نیز مطرح شود که برای بزرگداشت راستین مهمترین عنصر تعلیم و تربیت کدام شیوه ها را به کار گرفته ایم؟
 آینده هر کشور را می توان از سیمای کنونی آموزش و پرورش آن دریافت. اگر چنین باشد متأسفیم که شواهد موجود چهره ای سخت پریشان از آموزش و پرورش را به تصویر می کشد. آشفتگی در به اجرا درآوردن برنامه هایی که بیشتر حکایت از روزمرگی و نزدیک بینی دارد تا دور اندیشی و آینده نگری،دگرگونی های کارشناسی نشده و شتابزده با هدف هایی مغایر با اهداف پیش بینی شده در سند ملی اولیه آموزش و پرورش،جدا افتادگی آموزش و پرورش از تحولات فرهنگی و اجتماعی راستین جامعه ایرانی و جهانی و پی گیری اندیشه هایی بیگانه با این تحولات مانند آن چه در کتاب های درسی یا برخی برنامه های جنبی اعمال می شود،بازی با عدد سال های دوره های آموزشی (۵،۳،۴ یا ۶،۳،۳ ویا ۳،۳،۳،۳)و جابجایی آن ها بدون توجه به اولویت های سند ملی،بدون بستر سازی مناسب و بدون توجه به سرنوشت کودکان و نوجوانانی که بناست در این مقاطع،آموزش ببینند تحت عنوان پرطمطراق تغییر ساختار نظام آموزشی و اجرای سند ملی آموزش و پرورش! اتخاذ تصمیماتی عجولانه و بدون مبنای روشن و قانونی مانند صدور احکامی که برای افزایش حقوق معلمان تحت عنوان بدی آب و هوا،توسعه نایافتگی و... به ویژه در شهرستان ها و در آستانه انتخابات مجلس صورت پذیرفت(که اکنون و پس از انتخابات،زمزمه های تعدیل آن ها شنیده می شود) در حالی که پرداخت های معمول مانند حق التدریس دوماه آخر سال ۹۰تا کنون پرداخت نگردیده(که در نوع خود بی سابقه است) و پاداش پایان خدمت بازنشستگان که با تأخیر سالانه و در اقساط متعدد پرداخت می گردد. این تأخیرها در حالی است که رشد سریع نرخ تورم در شش ماهه ی دوم سال گذشته ارزش پول ملی را به میزان بسیار زیادی کاهش داده است. نکته ی دیگر افزایش تمرکز در مدیریت آموزش و پرورش و نادیده گرفتن نظرات آموزگاران و مدیران مدارس و حتی مدیران رده های میانی است که هرگونه آزادی عمل و ابتکار را از این بخش مهم سلب نموده است؛ضمن این که برخلاف قانون شوراهای آموزش و پرورش مناطق،مصوب سال۱۳۷۴می باشد.
 این همه در حالی است که برپایه ی نظر کارشناسان،بزرگداشت راستین معلم جهت گیری ها و روش های دیگری را می طلبد که اغلب آن ها خلاف دیدگاه ها و روش های جاری در آموزش و پرورش و نهادهای فرادست آن است. صاحب نظران براین باورند که اصلی ترین راه بالا بردن منزلت اجتماعی معلمان،توجه به منابع انسانی و اولویت دادن به سرمایه گذاری در آموزش و پرورش است. به سخن دیگر در گام نخست لازم است سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور محوریت داشتن آموزش و پرورش در پیشرفت کشور را باور داشته باشند تا نقش حساس معلم به عنوان عامل اصلی در تعلیم و تربیت را درک نمایند. رسیدن به این باور و این سطحِ درک از جایگاه معلم برابر است با رفع فقر و محرومیت از زندگی این قشر فرهیخته به عنوان نخستین گام .
 نکته ی دیگری که می تواند نشان از ارج گذاری واقعی و احترام به اندیشه و آراء معلمان باشد،کاهش تمرکز در نظام آموزش و پرورش و افزایش مشارکت معلمان در امور جاری آن است. مشارکت در تدوین برنامه های آموزشی،کتاب های درسی،انتخاب مدیران و مسئولان رده بالاتر و تقویت برنامه مدرسه محوری، نمونه هایی از این دست می باشند. در حال حاضر نه تنها این حق طبیعی و مسلم معلمان برای مشارکت، نادیده گرفته می شود بلکه مدیران و مسئولان با نگاهی یکسویه و از بالا به پایین، کارکنان اداری و آموزشی را تنها مکلف به اجرای بی چون و چرای فرمان ها در قالب بخشنامه می دانند. همین نوع نگاه است که شکل گیری نهادهای صنفی مستقل برای آگاهی بخشی و دفاع از حقوق معلمان را عملی مجرمانه تلقی نموده و فعالیت صنفی را با نگاهی سیاسی،عملی ضد امنیت ملی جلوه می دهد و با فعالان،برخوردهای شدید می نماید؛بی توجه به سال ها تلاشِ آنها برای آموزش فرزندان این سرزمین،سرنوشت خانواده شان،و بدون درک این واقعیت که چنین روش هایی انگیزه معلمان برای مشارکت واقعی در تحقق اهداف آموزش و پرورش را نابود می سازد.
 به این موارد می توان احساس وجود تبعیض و بی عدالتی میان معلمان و بخش ستادی وزارت آموزش و پرورش از یک سو و میان آموزش و پرورش و سایر وزارت خانه ها و ارگان ها از سوی دیگر را نیز افزود که سبب ساز ایجاد نارضایتی و بی اعتمادی به مسئولان در میان معلمان شده است. به طوری که فرهنگیان برای رهایی از چنین فضایی برای بازنشستگی،روز شماری می کنند و یا با به دست آوردن مدارک بالاتر انتقال به آموزش عالی را بر ماندن ترجیح می دهند؛که این خود شکل دیگری از فرار نخبگان است.
 به هر روی،اگر به راستی دل نگران آموزش و پرورش هستیم و آهنگ بهبود آن را داریم، پیش از هرچیز بایستی از دگرگونی های شتاب زده و شعاری بپرهیزیم و با دخالت دادن سازمان یافته ی همه ی فرهنگیان و ارزش قائل شدن برای نگرش ها و تجربیات آن ها،به روش های کارآمد حل مسایل بنیادی این دستگاه گسترده،دست یابیم. بی تردید زمان آن رسیده که به نیروی کار و خلاقیت فرهنگیان ایمان آوریم و بسترهای مناسب برای رشد آن را فراهم نماییم. تاریخ شاهد آن است که پایه گذاران کارهای بزرگ در آموزش و پرورش، آموزگاران بوده اند. گواهی آشکار بر درستی این سخن،به ویژه در این روزها، یادبود معلم ماندگاری است که پایه گذار آموزش عشایری در ایران است: محمد بهمن بیگی که یازدهم اردیبهشت امسال،دومین سالگرد درگذشت اوست؛اما بی گمان یاد و نام او همواره جاودان خواهد ماند.
در پایان شایسته است یاد چندتن از همکاران دربند مان را به امید آزادی هرچه سریع ترشان پاس داریم. رسول بداقی،محمد داوری،عبداله مؤمنی،علی پورسلیمان و... که بعضی چند سال و برخی چندین ماه است که در زندان به سر می برند. بداقی و داوری اکنون بیش از دو سال و نیم است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برند. نوروز امسال امیدها براین بود که همگی این عزیزان،دست کم روزهای عید را در کنار خانواده بگذرانند؛افسوس که این چنین نشد. جای خالی آنان در کنار خانواده و آشنایان،اندوه بزرگی است بر قلب همه ی دوست دارانشان.
 باری،در هر مقام و موقعیتی،اگر به تمامی نیکی ها و بهروزی ها برای ایران و ایرانی فکر می کنیم این سخن خردمندانه را نباید از یاد ببریم:
هیچ کشوری نمی تواند از سطح معلمانش فراتر رود.
کانون صنفی معلمان ایران
اردیبهشت ۱۳۹۱

بیانیه ی کانون صنفی معلّمان تهران (طیف صنفی)،به مناسبت روز معلم ، 12 اردیبهشت 91

به نام خداوند جان و خرد
همراه شو عزیز ، تنها نمان به درد
کاین درد مشترک ، جدا جدا درمان نمی شود .  

فرهنگیان فرهیخته ، 
              هیات مدیره ی کانون صنفی معلمان تهران (طیف صنفی) ضمن گرامی داشت دوازدهم اردی بهشت سال 1391 ، روز ملّی معلّم ، را به همه ی  معلمان و  فرهنگیان کشورمان  تبریک می گویند.
همکاران گرامی : کشورهای پیشرفته ی جهان با سرمایه گذاری در تربیت نیروی انسانی در بستر آموزش و پرورش به مدارج بالای علمی ، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی رسیده اند. متاسفانه نگاه سیاسی – امنیتی دولت به این وزارتخانه باعث شده است که به بهانه های گوناگون برنامه های غیر کارشناسی شده  در آن به اجرا گذاشته شود. " طرح  تغییر نظام آموزشی" و " خصوصی سازی مدارس" از آخرین طرح ها ی آموزش وپرورش است .   کارشناسان  امر تعلیم و تربیت نیک آگاهند که هرگونه تغییر و برنامه ریزی آموزشی ، بدون حضور پر رنگ معلمان ، نتیجه بخش نخواهد بود و تا زمانی که امنیت شغلی و معیشتی معلمان به طور بنیادی حل نشود ، هیج طرح آموزشی موفق نخواهد بود .  با نگاهی گذرا به طرح های  کارشناسی نشده ی  وزرای سابق آموزش و پرورش مانند : نجفی ( نظام ترمی واحدی ) مظفر ( مدرسه محوری ) حاجی ( مهندسی اصلاحات ) فرشیدی ( افزایش نیروهای تربیتی ) علی احمدی ( ساماندهی نیروی انسانی)  و اکنون حاجی بابایی با ( تغییر نظام آموزشی ) ! که برای نظام آموزشی ما نتیجه ی مفیدی نداشتند به ژرفای زیان ها و صدمه های وارده بر پیکر این آموزش پرورش پیر فرتوت  پی می بریم . آموزش و پرورشی که به سبک و سیاق صد ها سال پیش اداره می شودکه محصولش جز ورقهای کارنامه ای بی ارزش در دست  فارغ التحصیلان نا کارآمد و غیر ماهر چیزی نیست .
آموزش و پرورش کنونی ما مناسب با توسعه ی فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی جهان بشری نیست. زیرا نگرش علمی بر آن حاکم نیست . در نظام آموزشی  ما جای  آموزش مکاتب  فکری خالی است . در صورتیکه  توسعه در گرو دانش و دانایی ملی است . در جهان امروز آنچه مهم است پرورش علم گرایی و منطق گرایی است .
متاسفانه معلمان  و باز نشستگان از سطح رفاه مطلوبی بر خوردار نیستند  وبا تورم روبه افزایش  روبر هستد . هزینه هایی  ما نند : خدمات در مانی و بهداشتی ، مسکن ،  مواد غذایی  و ...... فرصت اندیشیدن را از آنان گرفته است.
اجرای قانون خدمات کشوری ( هرچند ناقص ) و افزایش حقوق از سال 78 تا کنون ، نتیجه ی زحمات تشکل ها و فعالان صنفی بوده است . طبق ماده ی 150 این قانون ، افزایش سالیانه ی حقوق کارکنان دولت باید متناسب با تورم همان سال انجام پذیرد . اما در چند سال اخیر انجام نگرفته است به طوری که با شکایت تعدادی از همکاران بازنشسته به دیوان عدالت اداری ، در دادنامه ی شماره 377 تا 388 به تاریخ 4 / 5 / 88 دولت ملزم به اجرای  قانون شده است .
سال هاست که تشکل های صنفی معلمان حل ریشه ای و اساسی مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان سراسر کشور را خواهانند  و در این  مسیر هزینه های سنگین  مانند :  زندان – توبیخ –بازداشت – تبعید – تعلیق از خدمت – باز نشستگی زود هنگام و  .. داده اند.
 کوشندگان  کانون صنفی معلمان ( طیف صنفی )    قویّاً بر این باورند  که حصول نتیجه ی مطلوب ، تنها در سایه ی اتّحاد ، هم دلی و کار تشکیلاتی و هدایت شده که به دور ازسیاسی کاری و تک روی باشد ،میسّر و ممکن است.
تا زمانی که منتظر باشیم دیگران حق و حقوق ما را بگیرند یا بدهند ، اوضاع به همین منوال خواهد ماند .
ما خواهان آزادی تمام کنشگران  صنفی معلم بویژه رسول بداقی و باز گشت ایشان به کارشان  هستیم  و توقف دادگاه هاشم خواستار و همسرشان خانم مالکی را خواهانیم .
      از آن جایی که ایران زیر مجموعه ی جامعه ی جهانی : سازمان ملل ، یونسکو و سازمان جهانی کار است وبا امضای مصوبات  این سازمان های جهانی  فعالیت آزادانه ی صنفی ،  داشتن نشریه ،  تجمع مسالمت آمیز،  حق چانه زنی برای حقوق صنفی  را برمعلمان کشور به رسمیت شناخته است  و  شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران که بیش از    ۴۰  تشکل را شامل می شود ، عضو آموزش بین الملل ( EI ) می باشد ، از اینرو عملکرد مسئولان کشور نسبت به معلمان  زیر ذره بین  آموزش بین الملل می باشد .  لذا کانون صنفی معلمان تهران ( طیف صنفی ) از دولتمردان انتظار دارد چنان عمل کنند که جایگاه بالا و قابل احترام فرهنگ غنی و شکوفای کشورمان در نزد  برگزیدگان ،  تیزبینان و نکته سنجان جهانی خدشه دار نشود.

 کانون صنفی معلمان ( طیف صنفی )
اردیبهشت   1391
منبع: زانيازي