۱۳۹۰ آبان ۱۳, جمعه

بازداشت موقت همسر هاشم خواستار، به دلیل اطلاع رسانی وی به سایت ها

جـــرس: صدیقه مالکی، همسر هاشم خواستار فعال فرهنگی اخیرا آزاد شده، روز پنجشنبه به مدت چندین ساعت در مقر نیروی انتظامی مشهد بازداشت و سپس آزاد شد. وی دلیل احضار و بازداشت خود را، از قول ماموران امنیتی، "تبلیغ علیه نظام" و "تشویش اذهان عمومی" ذکر کرد، که احتمالا دلیل آن، اطلاع رسانی پیرامون همسرش در هنگام حبس وی بوده است.

این آموزگار بازنشسته، همچنین در خصوص نحوۀ بازداشت خود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: "پس از آزادی همسرم دو بار به من تلفن زده شد که باید خودم را به دادگاه معرفی کنم که بار دوم به آنها گفتم باید کتبا احضاریه برای من بفرستید. طبق احضاریه کتبی من صبح امروز ساعت ۹ به شعبه ۹۰۳ دادگاه انقلاب مشهد رفتم. در آنجا به من گفته شد که اتهامم تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی است. گمان آنها این است که من نامه های که آقای خواستار در زندان می نوشتند را در اختیار سایت ها برای انتشار گذاشته ام."

۱۳۹۰ آبان ۱۰, سه‌شنبه

در وال‌استریت چه می‌گذرد

جنبش وال استریت که در مقابله با نقش مخرب نهادهای زیاده خواه مالی شکل گرفته، سرشتی رنگین کمانی و نگرشی لیبرالی و باز به مشکلات جامعه دارد. 

 http://youtu.be/w4rhsnYY3OU

 

منبع: http://www.foroneiran.com/index.php/music/more/9307/

حمايت سازمان جهاني معلمان از جنبش وال استريت

سازمان جهاني معلمان از جنبش اشغال وال استريت حمايت كرد.
اين جنبش بزرگ كه مورد حمايت اتحاديه هاي معلمان آمريكايي عضو اي آي قرار گرفت٬ براي برقراري عدالت اقتصادي و سياسي در آمريكا بوجود آمد.مهمترين مطالبات اين جنبش قوانين مالي عادلانه تر و بالابردن ماليات ثروتمندان آمريكا و بازگشت دوباره به شبكه امنيت اجتماعي مي باشد.در روز هفدهم سپتامبر حدود دوهزار نفر از مردم نيويورك آغازگر اين حركت بودند.مردم نيويورك عليه سلطه و آزمندي غير قابل تحمل بانكها و موسسات مالي و قدرت بي حصر وال استريت تظاهرات كردند و چادر هاي خود را در پارك زاكوتي برپا كردند.آنها مبارزات خود را به انقلابهاي مردم تونس و مصر و اعتراضات عليه رياضت اقتصادي و بالا بردن ميزان ماليات در يونان گره زده اند.پيام آنها بسيار ساده است "ما نودو نه درصد جمعيت آمريكا هستيم.در حاليكه ثروتمندان كه يك درصد از كل جمعيت هستند قوانين ناعادلانه مالي را مي نويسند."براساس آخرين نظر سنجي روزنامه تايم اين پيام فكر و قلب بيش از نيمي از آمريكايي ها را ربوده است.تاثير اين جنبش ابعاد جهاني دارد.در روز پانزدهم اكتبر هزار و پانصد اعتراض در هشتاد و دو كشور جهان با همين مطالبات سازماندهي شد.از استراليا تا اسراييل و از چين تا انگليس دامنه ي جنبش گسترده شد.در لندن سه هزار نفر در منطقه مالي شهر گرد آمدند.همچنين در فرانسه و آلمان ٬هلند و اسپانيا نيز دويست هزارنفر در اين تجمعات شركت كرده اند.رئيس سازمان جهاني معلمان سوزان هاپ گود طي پيامي اعلام كرد " كارگران در هر گوشه از جهان خواهان آيند هاي منصفانه و دستمزدي شايسته  كه بتوانند خانواده هايشان را حمايت كنند ٬هستند.دولتها در برابر بحران اقتصادي شكست خوردند.حال مردم در حال اشغال خيابانها هستند و تغيير مي خواهند.ما انتظار داريم اين اعتراضات تمام جهان را درنوردند.‌"
سازمان جهاني معلمان اعلام داشت كه از حضور عاري از خشونت معترضان براي به اثبات رساندن حق آزادي بيان و پايه اي ترين حقوق شان -حق تشكل براي سازماندهي و اقدام براي ايجاد تغيير جهت خروج از بحران مالي حمايت مي كند.

برگرفته از سايت اي آي//  http://zanyari89.blogfa.com/post-67.aspx   

گفت و گوی نشریه چشم انداز ایران با محمد علی نجفی

چشم انداز ایران - شماره 67 ارديبهشت و خرداد 1390
آموزش و پرورش؛ بخشي از جامعه مدني
 فخرزاده
 ●شما از سال 1367تا 1376 وزیر آموزش‌وپرورش بودید و همواره از اوایل انقلاب در سمت‌هایی بوده‌اید که به نوعی با آموزش‌وپرورش مرتبط بوده است، همچنین شما از نخستین کسانی بودید که در پست‌های اجرایی، به بحث خصوصی‌سازی آموزش‌و‌پرورش پرداختید. پيش از انقلاب مدارس خصوصی‌اي مانند کمال و علوی وجود داشت، اما شاه در سال 1353 آنها را دولتی کرد. پس از انقلاب هم بسیاری از انقلابیون موافق دولتی‌شدن همه‌ چیز از جمله آموزش‌و‌پرورش بودند، اما در این میان هم کسانی همچون مرحوم دکتر يدالله سحابی معتقد به خصوصی‌سازی آموزش‌وپرورش بودند. اگر ممکن است قدری از روند آموزش‌وپرورش پس از انقلاب بخصوص در دوره خودتان بگویید.
 ●●به نظر من آموزش‌وپرورش پس از انقلاب می‌توانست عملکرد خیلی بهتری نسبت به آنچه در حال حاضر از آن دیده می‌شود داشته باشد، اما اين‌كه چرا این سیستم نتوانست انتظاری که از آن می‌رفت را برآورده کند، به یک مسئله‌ اصلی برمی‌گردد، ما از ابتدای انقلاب تا به امروز اندیشه‌ روشنی در باب آموزش‌وپرورش نداریم. ما ادعا داریم كه اسلام برای آموزش برنامه‌ دارد، اما درواقع و در عمل برنامه‌ای اسلامی برای آموزش‌وپرورش نداشته‌ایم. من در یک تقسیم‌بندی کلی در ارتباط با کارکرد اصلی آموزش‌وپرورش معتقدم سه کارکرد از این سازمان می‌توان انتظار داشت؛ نخست ایجاد یک نوع آرامش معنوی و درونی در افراد و ایجاد نوعی تعادل شخصیت در آنها. به نظرم انسانی که تحت‌تأثیر آموزش‌وپرورش نبوده باشد نمی‌تواند به آن آرامش معنوی دست یابد. در این کارکرد، نهاد دین و یا به عبارتی ایدئولوژی نقش مهمی دارد. کارکرد دوم ایجاد سازگاری و تعامل مثبت بین انسان و جامعه‌ای است که انسان در آن زندگی می‌کند. به نظر من اگر انسانی تحت تأثیر آموزش‌وپرورش نباشد این سازگاری دچار اختلال می‌شود. او نمی‌تواند حقوق و تکالیف خود را در اجتماع به‌خوبی درک کند و در انجام آنها دچار اشتباه می‌شود. به اعتقاد من در این بخش نهاد فرهنگ نقش اصلي را دارد، نه نهاد ایدئولوژی که در بخش اول نقش مهم داشت. کارکرد سوم افزایش توان ملی از نظر اجتماعی، اقتصادی، علمی و توسعه  انسانی است. اگر آموزش‌وپرورش در کشوری به‌خوبی عمل نکند، اگر نگوییم آن کشور دچار افت سرمایه‌ انسانی می‌شود،‌ دست‌كم در این زمینه و در زمینه‌ توان ملی، توسعه‌ چندانی نمی‌یابد. در این بخش نیز نقش اصلی را علم و تکنولوژی بازی می‌کند. در واقع تنها در یک بخش از آموزش‌وپرورش است که دین نقش اصلي را برعهده دارد. اشتباه ما از اول انقلاب این بود که نگاه ما در ارتباط با همه کارکردهای آموزش‌وپرورش نگاه ایدئولوژیک بود و می‌خواستیم از طریق ایدئولوژی همه مسائل را حل کنیم، درنتیجه از مسائل علمی و تخصصی در زمینه‌های مختلف تعليم و تربيت غفلت کردیم. می‌بینیم که درمجموع در این 3 دهه دچار یک آشفتگی در این حوزه هستیم و برنامه مدون و مشخصی نداریم.

محمد نوری‌زاد در گفت‌وگو با کلمه: فرصت سرآمده و آنان که باید بروند، باید بروند؛ این تعارف‌بردار نیست

کلمه – کامبیز محبی‌نژاد:
محمد نوری زاد به ظاهر پر از تناقض است، وقتی که هم از ناامیدی می‌گوید و هم از انرژی. باز سرشار از تناقض به نظر می‌رسد، وقتی که در نامه‌ها به رهبری گاهی لحنش از فرط دلسوزی عاشقانه می‌شود و در همان حال سنگین‌ترین نهیب‌ها را به سوی عالی‌ترین مقام نظام روانه می‌کند. اما صاف و ساده و صادق و بی‌آلایش هم هست؛ آنچنان که نه مخالفانش جز فحش و توهین توانسته‌اند ایرادی به مشی اخیر او بگیرند، و نه دوستانش عمق جسارت او در عبور از خط قرمزهای واهی و ساختگی را به سادگی باور می‌کنند.
سابقه جهادی و انقلابی او از یک سو، و روحیه جسور و انتقادی‌اش از سوی دیگر، چهره‌ای از او به نمایش می‌گذارد که با روح لطیف نویسنده دعاهای انفرادی به سختی می‌خواند. اما نوری‌زاد همین است که هست؛ همان کیهانی سابق که که بی‌پروا از بدکرداری امروز کیهانیان بیزاری می‌جوید، همان نویسنده که شجاعت به خرج داد و اعتراف کرد که او عکس امام را پاره کرده در حالی که همه مدعیان پیش‌تر راه و رسم امام را از بین برده بودند، همان زندانی دیروز که در سلول بود و بر سر زندانبانانش فریاد می‌زد و می‌گفت که آنها زندانی اویند، و همین قلم به دست امروز که وقتی از اتهام تبلیغ علیه نظام برآشفته می‌شود، سوابق تخریبی سراپای نظام را به رخ می‌کشد. شاید اگر دکتر شریعتی امروز زنده بود، او را به نام «ابوذر» یاد می‌کرد و با این برادرش از «اینچنین بود»ها می‌گفت.
گفت‌وگوی کلمه با محمد نوری‌زاد، بیش از آنکه یک مصاحبه باشد، یک رنجنامه است، بلکه شاید شرم‌نامه؛ شاید نوعی جمع‌بندی از همه غصه‌های خورده شده در این سالها، و شرمندگی در پیشگاه پاکانی که آرمانشان و جوانانی که ایمانشان به یغما رفت. روایتگر فتح ما، این بار «روایت شرم‌ها و رنجها» را بازگو می‌کند. ببینیم چه می‌خواهد بگوید:

نهمین نامه‌ی محمد نوری‌زاد به رهبری

محمد نوری‌زاد نهمین نامه‌ی خود را خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای منتشر کرد. این جهادگر و نویسنده منتقد حاکمیت فعلی، در مصاحبه اخیرش با کلمه، به این نامه اشاره کرده و گفته بود که فایل صوتی آن را نیز با صدای خودش آماده کرده است و به زودی منتشر خواهد کرد.
آقای نوری‌زاد در مصاحبه مذکور درباره فسادهای اخیرا فاش‌شده دولت و جریان حاکم گفته بود: «اگر رهبر ما خود شخصا به دستگاههای نظارتی اجازه واکاوی در چندوچون پولی دستگاههای تحت امر مستقیمش را می داد و از آنها می خواست مرتب به مردم گزارش بدهند، دیگران اینگونه در روبیدن اموال عمومی مردم حریص نمی شدند.»
او اکنون در نهمین نامه‌اش به رهبری، به فیلمی اشاره کرده که به طور محرمانه در حال ساخت آن برای ارائه به مقام رهبری بوده است؛ فیلمی درباره آنچه در زندان و بازجویی‌ها بر او گذشته است. وی از یورش ماموران سپاه به منزلش و ربودن تجهیزات و فیلم های ضبط شده به این منظور خبر داده ئ با بیان اینکه “آنان اما مرا به قدر خود خام و ناپخته انگاشتند و ندانستند آنچه از من ربوده اند، تمامی فیلم های گرفته شده نیست و من نسخه ی بسیار کاملی از آن را با خود دارم” وعده داده است که فیلم مورد اشاره را تکمیل خواهد کرد و برای آیت‌الله خامنه‌ای خواهد فرستاد.

 متن نهمین نامه نوری‌زاد به رهبری بدین شرح است: