۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

آخرین خبر از برخی آموزگاران دربند ، باغاني ، عبدي ، بهشتي

امروز پنج شنبه 89/4/3 نزدیک به دوهفته است که از علی اکبر باغانی،دبیرکل  کانون صنفی معلمان،هیچ خبری در دست نیست. باغانی، پنج شنبه هفته ی پیش، ملاقات ممنوع بود و با این که خانواده ی او به اوین رفته بودند،پس از ساعت ها سرگردانی،نتوانستند او را ببینند. متاسفانه امروزنیز،با این که خانواده ی او، نامه ی دادستان را در دست داشتند،نتوانستند با ایشان دیدارنمایند. نامه ی دادستان، مجوز دیدار حضوری را داده بود که حتی اجازه ی دیدار کابینی نیز داده نشد!  این دوهفته بی خبری،بر نگرانی خانواده و دوستان باغانی،سخت افزوده است،به ویژه که ایشان مدت هاست از بیماری پروستات نیز رنج می برد. همسرش می گفت امروزهمه ی بچه ها را هم با خود برده بودم که در دیدار حضوریی که از پیش، مجوز آن را از دادستان داشتیم، فرارسیدن روز پدر را هم تبریک بگوییم که متاسفانه چنین نشد! همچنین هفته ی آینده گویا،مراسم عروسی دخترباغانی است.  یکی از دغدغه های کنونی خانواده ی ایشان این است که پدر،در این مراسم حضور داشته باشد. پدری  فرهنگی و بازنشسته،که 28 سال ازعمر خویش را،درراه تربیت جوانان این مرز و بوم نهاده است . آموزگاری که سال ها، با شادی شاگردانش شاد بوده است و با اندوه آنها،اندوهگین.
  اما امروز،از اسماعیل عبدی،دیگرعضو کانون صنفی معلمان، خبرهای خوشحال کننده ای رسید. گویا دیروز از دادستانی به خانواده ی عبدی زنگ زده اند و به آنها گفته اند که به دنبال وثیقه ای باشند تا در روزهای آینده،او را آزاد نمایند. عبدی،در تاریخ 89/2/29 بازداشت گردید وپس از یک ماه انفرادی،چند روزپیش به سلولی 3-4 نفره برده شد.   
  امروزهمچنین خانواده ی محمود بهشتی لنگرودی،سخنگوی کانون صنفی معلمان، با ایشان دیداری کابینی داشته اند. بهشتی در این دیدار گفته است که پرونده اش مراحل خود را طی می کند و بازجویی هایش ادامه دارد. همچنان با سه نفر دیگر،در یک سلول است و از مدت زمانی که قرار است در بازداشت بماند،آگاهی درستی ندارد.  

برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران

 به نام خداوند جان و خرد

حدود دو ماه از بازداشت دبیرکل و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران گذشت . دوماهی که سخت اما صبورانه پشت سرگذاشتیم. هنگام اعلام خبر بازداشت ، نخستین پرسش هر شنونده ی خبراین بود: به چه دلیل؟
کانون صنفی معلمان ایران با ملاحظه شرایط حساس کشور درسال تحصیلی جاری علیرغم وجود انتقادات و اعتراضات به عملکرد مدیران آموزش و پرورش از انجام هرگونه اقدام جمعی اعتراضی و یا حتی صدور بیانیه انتقادی خودداری نمود. بازداشت طولانی مدت تعدادی از همکاران خود به ویژه آقای رسول بداقی و قطع حقوق وی را به امید طی مراحل قانونی در اسرع وقت و تعیین تکلیف و آزادی وی صبورانه با سکوت تحمل نمود و شاهد شرایط دشوار خانواده او به ویژه کودکان خردسالش در نبود پدر بود. همچنین ما شاهد ادامه بازداشت و احضارهمکاران دیگر نظیر آقایان هاشم خواستار ، عبدالله مومنی ، محمد داوری ، اسماعیل عبدی و... هستیم.

همکاران گرامی
اکنون که نزدیک به دوماه از بازداشت آقایان باغانی دبیر کل و بهشتی سخنگوی کانون صنفی معلمان می گذرد:


- درهای خانه ی ملت به روی خانواده بازداشت شدگان و همکاران آن ها بسته شده است.
- وزیر محترم آموزش و پرورش برخلاف پیشینه نسبتاً مثبت دوران نمایندگی مجلس ازدیدارو گفت وگوبا نمایندگان تشکل های صنفی معلمان خودداری می نماید.
- روزنامه ها و خبرگزاری ها از درج اخبار نهادهای صنفی معلمان منع شده اند.
- وبلاگ کانون صنفی معلمان با تعداد مراجعین اندک در شبانه روز فیلتر و سپس هک شده است.
- ...
در این شرایط اقدام فردیِ سخنگوی کانون درمنزل خویش به منظور جلوگیری از فراموش شدن افرادی نظیر رسول بداقی جرم تلقی شده و به این اتهام بازداشت می شود !
صدور بیانیه ای در شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور برای دبیر کل کانون تهران جرم تلقی شده و بازداشت می شود!
اکنون پرسش این است:
- امنیتی نمو دن فضای جامعه برای تشکل های صنفی به سود چه کسانی است؟ به کدام دلیل فضای کار صنفی باید این گونه نا امن گردد؟
- وزیر محترم به درستی بخشی از خواسته های معلمان را کسب منزلت اجتماعی از دست رفته می داند. اما حداقل در یکسال گذشته که برخوردها ی غیر محترمانه با معلمان افزایش یافته است کوچکترین اعتراضی را از زبان ایشان نشنیده ایم. رسول بداقی به چه دلیل با شرایط بسیار نامناسب به زندان رجایی شهر منتقل شد؟ اساساً چرا زندان رجایی شهر ؟ در حالیکه هنوز دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات او تشکیل نشده است؟
- آقایان بهشتی ، باغانی و سایر بازداشت شدگان برفرض وارد بودن اتهام ، آیا امکان متواری شدن یا برهم زدن صحنه ی ارتکاب جرم را دارند که باید در این مدت در زندان بمانند؟ آیا نمی توان تا زمان تشکیل دادگاه احتمالی با قرار وثیقه آن ها را آزاد نمود؟
- در فضای یکطرفه کنونی آیا می توان سخن از اعتماد متقابل گفت؟اساساً کدام عقل سلیم حکم می کندبا نهادهای مدنی که درچارچوب قانون فعالیت می کنند با چنین رویکردی برخورد نمود؟
- به راستی آیا امنیت در کشور ما تا این حد آسیب پذیر است که با صدور یک بیانیه صنفی یا اقدامی فردی و یا حتی گفتگو با یک رسانه خارجی (در حالیکه تمامی راه های قانونی دیگر به روی افراد بسته شده ) موجب وارد شدن خدشه به آن گردد؟ طرح عنوان برهم زننده امنیت برای چنین اقداماتی آیا خود موجب نزول وجهه ی نهادهای امنیتی و قضایی کشور نیست؟
- با فرض واقعی بودن اتهام سرپرست خانواده قطع حقوق و ایجاد فشارمالی برای همسر و فرزندان او چه توجیه شرعی- عقلی ویا انسانی دارد؟
  کانون صنفی معلمان ایران بی صبرانه منتظر آزادی همه ی همکاران خود و رسیدگی به اتهامات آنان در یک فضای غیر امنیتی است.
لازم به یادآوری است معلمان ایران به دلیل نقشی که در دوران انقلاب و پس از آن داشته اند خود را بخشی
از صاحبان این انقلاب می دانند. انقلابی که از هدف های اصلی آن گسترش عدالت و آزادی بوده است . لذا ادامه بازداشت همکاران خود و محدودیت های ایجاد شده برای نهادهای صنفی را عملی خلاف اصول و ارزشهای انقلاب ارزیابی می نمایند.
 
 
کانون صنفی معلمان ایران  
۸۹/۴/۱ 
   
برشي از دغدغه هاي يك آموزگار