۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

فتنه بنی امیه

اکنون روزها و شب های محرم است و مردم برای امام حسین و یارانش اشک می ریزند، البته که اشک اعتراضی همه جای تاریخ شیعه دیده می شود، اعتراض به ظلم و ستم حاکمیتی که فرزند پیامبر را کشت و ندای حق او را با خشونت پاسخ داد؛ ریشه ی حادثه کربلا را باید در فتنه ی بنی امیه دید که امام علی آن را دردناکترین فتنه ها می داند، فتنه ای که برای خود نشانه هائی دارد .
1 – لباس دین به تن داشت، در عین حال بیشترین ضرر و زیان را متوجه دین کرد چرا که در باطن فاصله ای ناپیمودنی از محتوای دین گرفت
2 – خشونت گرا بود تا جائی که حرکت مسالمت جویانه امام حسین را با خشونت کامل پاسخ داد
3 – فریب و تزویر سرلوحه آن بود تا بتواند دلهای ساده و افکار توده را همراه خود کند
4 – بر آتش اختلاف عرب و عجم ،  بصری و کوفی،  قریشی و غیر قریشی ...دمید تا در آن فضای گرد گرفته اختلاف ، چند صباحی دوام آورد
5 – ثروت اندوزی و دنیاگرائی شیوه ی سران آن فتنه بود تا به این طریق دلهای بیمار را در زیر برق درهم و دینار همگام خود سازد
6 – قدرت برای سران آن فتنه اصل بود و همه چیز دیگر فرع و ابزار،  تا آنان را  به قله قدرت نزدیک کند و آنجا نگه دارد
7 – اخلاق انسانی نزد آنان معنا  نداشت از این رو در حالی که امام علی پای عهد و پیمان با دشمنانش نیز می ایستاد اما آنان عهد می شکستند و پیمان نقض می کردند
خلاصه آنکه تحلیل و تفسیر حادثه کربلا ریشه در شناخت فتنه بنی امیه دارد، فتنه ای عبرت انگیز که تا قرن ها سوز و درد آن بر پیکر مسلمانان باقی ماند و نشان داد هیچ فتنه ای خطرآفرین تر از حاکمیت جور نیست.

منبع : نگاه نو

۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

یک تجمع یک بیانیه و یک انتقاد

تجمع بیش از ۶۰۰ معلم خرید خدمتی روبروی مجلس

 ايلنا: بيش از 600 نفر از معلمان خريد خدمتي آموزش و پرورش در اعتراض به تمديد نكردن قراردادهايشان از سوي آموزش و پرورش صبح امروز مقابل مجلس شوراي اسلامي تجمع كردند.
به گزارش خبرنگار اجتماعي ايلنا، اين معلمان در اعتراض به سياست‌هاي جديد وزارت آموزش و پرورش در بحث استعلام و مديريت نيروي انساني در آموزش و پرورش اقدام به تجمع كردند.
نماينده نيروهاي تجمع‌كننده در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعي ايلنا با اشاره به اينكه هيچ‌كدام از مسئولان آموزش و پرورش پاسخي به اعتراضات و مطالبات ما نداده‌اند، گفت: اكثر نيروهايي كه امروز دست به تجمع زده‌اند با سه تا چهار سال سابقه براي آموزش و پرورش و سيستم آموزشي اين كشور زحمت كشيده‌اند و با مدارك بالا همچون ليسانس و فوق‌ليسانس تدريس مي‌كنند اما مسئولان آموزش و پرورش تمامي سهميه‌هاي خود را براي استخدام به نيروهايي داده‌اند كه در آزمون استخدامي قبول شده‌اند.
وي افزود: ما با درخواست خود اين وزارتخانه به مدارس رفتيم و حالا در اوايل راه و پس از گذشت سه سال ديگر مي‌گويند نيازي به حضور شما نيست. نيروهاي خريد خدمتي زماني به داد آموزش و پرورش رسيده‌اند كه اين وزارتخانه با كمبود نيرو مواجه بود و با كم‌ترين حقوق كار كرديم.
وي ادامه داد: اما امروز كه آموزش و پرورش ديگر نيازي به حضور ما نمي‌بيند، ما را پس مي‌زند. 

" آن اصلاحات " و " این تحول " !



پس از دوم خرداد 76 که گفتمان اصلاح طلبی وارد ادبیات اجتماعی و سیاسی جامعه شد فعالان مدنی در آموزش و پرورش انتظار داشتند که این گفتمان در محیط تعلیم و تربیت هم شکل بگیرد اما انتخاب آقای حسین مظفر خود گویای بسیاری از مسائل بود !
در توجبه انتخاب ایشان گفته شد که اولویت چندم آقای خاتمی بوده است !

وضع به همین صورت گذشت ...



۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

نامه هاشم خواستار به رئیس قوه قضاییه

هاشم خواستار، معلم و بازنشسته و عضو کانون صنفی فرهنگیان خراسان، با انتشار نامه‌ای خطاب رییس قوه قضائیه و تمام افراد زیر مجموعه این نهاد به با برشمردن حقوق اولیه زندانیان که در زندان رعایت نمی‌شود، دلایل بیماری مداوم آنان را نیز عنوان کرده است.



به گزارش جرس، وی در بخشی از نامه‌اش می‌نویسد: کتک کاری و ضرب وشتم شدید زندانیان که به هر دلیل به وسیله نیروهای گارد ویژه صورت می‌گیرد باعث فشارهای روحی و روانی بر تمام زندانیان و کارمندان زندان و سربازان شده که در ایجاد جامعه ناسالم و تداوم این جامعه ناسالم بسیار موثر است .




گفتنی است هاشم خواستار ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم با وثیقه‏ ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد. وی در تاریخ ۲۵ شهریور ۸۸ در پارک ملی مشهد، در حال پیاده روی دستگیر و به زندان وکیل آباد مشهد، منتقل و در دادگاه بدوی به شش سال حبس، محکوم شد. حکم او در دادگاه تجدید نظر به دوسال زندان تعزیری کاهش یافت.




متن کامل نامه هاشم خواستار به شرح زیر است:


هشدار موسوی به دولت در مورد قطعنامه ۱۹۲۹


به گزارش کلمه متن یادداشت میر حسین موسوی به شرح زیر است:
 
سرانجام و متاسفانه قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت صادر شد. قطعنامه و قطعنامه هایی که می توانست با تدبیر وعقلانیت بر کشور ما تحمیل نشود. تاکید بر این واقعیت نمک پاشیدن روی زخم نیست؛ بلکه از آن روست که تجاهل در این زمینه پیامدهای آن را وخیم تر خواهد ساخت. اینکه بگوئیم این قطعنامه چون یک دستمال استفاده شده است مصائب ناشی از سیاستهای پر هیاهو وعوامفریبانه راتخفیف نخواهد داد. البته در این میان، فحش و توهین به کشورهای دیگر ممکن است مصرف داخلی برای عده ای کم اطلاع داشته باشد اما در واقعیت بیرونی جز بدتر کردن اوضاع تاثیری نخواهد داشت. مگر تردید داریم که مسئولان این کشورها همواره منافع خود را  در چهارچوب منافع ملی کشورشان تعریف می کنند و نه متاسفانه مانند برخی از سیاستمداران ما که منافع خود وجناح خود رابه جای منافع ملی جا می زنند. من امیدوارم که ملت ما به پاسخی که وزیرامورخارجه روسیه به یکی از سخنرانی های عوامانه داد دقت کرده باشند. این جوابیه یک واقعیت بدیهی در روابط بین الملل را تکرار می کند و اینکه برای روسیه ( وشما کشورهای دیگر چون آمریکا، چین، ترکیه و برزیل و… را اضافه کنید) مهمترین مساله حفظ منافع ملی روسیه است، اگرچه درک این نکته ساده برای کسانی که اسیر منافع کوتاه مدت خویشند مشکل باشد. برای اینجانب مانند روز روشن است که این قطعنامه بر امنیت و اقتصاد کشور ما اثرخواهد گذاشت. تولید ناخالص را پائین خواهد آورد، بیکاری را بیشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشترمعیشتی واجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را ازکشورهای در حال رشد جهان بویژه کشورهای همسایه رقیب بیشتر خواهد ساخت و آخرین میخ را بر تابوت چشم اندازبیست ساله خواهد کوبید. کدام عقل سلیم است که نداند کشورما امروز پس از صدور قطعنامه آسیب پذیرتر و منزوی تر از گذشته شده است؟


قصه ی ناپلئون بناپارت

وقتی دردوران انقلاب فرانسه دنبال کسی می گشتند که از او به عنوان یک فدایی استفاده کنند، انگشت اشاره سمت افسر فقیری  رفت که در واحد توپخانه خدمت می کرد و به جز ریاضیات و محاسبات آن چیزی نمی دانست و از سیاست بویی نبرده بود .لاجرم یک بیوه ی زیبا را مامور کردند تا در قلب او نفوذ کند و از این رهگذر او را با پرده نشینان سیاست همراه کنند.
ژوزف تاشر دولا پاگری(ژوزفین) که در آن زمان با داشتن دو فرزند از همسرش "الکساندردو بو آرنه"که پسر عمه اش بود جدا شده و تنها زندگی می کرد، در واقع حکم طعمه ی زیبایی را داشت که برای به دام انداختن آن افسر که از اهالی جزیره کرس بود(1) و فرانسه را با لهجه ی مردمان همان جزیره صحبت می کرد در نظر گرفته بودند.





افسر جوان که بعدها دنیا او را با نام" ناپلئون بناپارت" شناخت پیش از این در مارسی با" دوشیزه دزیره کلاری"(*) دختر یک تاجر حریر نامزد بود ؛ اما سودای قدرت وجلوس برسریر سلطنت او را فریفت و الوده ی "ژوزفین" و سیاست شد.
گردانندگان پشت صحنه ی آن روز فرانسه حتی به مخیله شان خطور نمی کرد همین پسرک چکمه پوشی که حتی استطاعت مالی برای خرید لباس ندارد و نامش را به جای ناپلئون" نابولیون" تلفظ می کند روزی آن خواهد شد که روزگارشان را سیاه خواهد نمود.

ناپلئون بناپارت، فرزند یک خانواده ی پر اولاد، که مادرش "مادام لتی سیا " از صبح تا شب به کار دوخت و دوز و بشور وبساب مشغول بود، ناگهان در مدت زمان کوتاهی با عملیات محیرالحقول در کشورگشایی به بتی در فرانسه تبدیل شد که" ژنرال فوشه" نیز از شنیدن نام او لرزه بر اندامش می افتاد و از این جهت شاید ناپلئون خوشبخت ترین قربانی تاریخ باشد که پرده نشینان را قربانی خود کرد.
در کشور ما هم فدایی های زیادی داشتیم که فدای مملکت و مردمش شدند، از همت و باکری گرفته تا زین الدین و حسن باقری که در راه پاسداری از این مرز وبوم جانشان را به همراه شهدای گمنام و بی نام و نشان تقدیم کردند.
اما یک قربانی بزرگ هم داریم که انگار دارد به نوعی پا در راه ناپلئون بناپارت می گذارد، اگرچه اینجا دیگر رئیس پلیسی به نام ژنرال فوشه نیست تا مقهور هنرنمایی ناپلئون وطنی شود ؛ اما در بین حاضران نمونه ی وطنی فوشه بسیارند، همانگونه که ناپلئون ما هم مانند ناپلئون واقعی دلاور نبودونیست.
می ماند سرنوشت ناپلئون واقعی و ناپلئون وطنی؛ ناپلئون واقعی وقتی برای نجات فرانسه خود را تسلیم انگلیسی ها کرد، هیچ گمان نمی کرد  همانهایی که روزی برایش جان فدا می کردند به زودی فراموشش کنند و طبق روایاتی حتی او را آرام آرام با"ارسنیک" در جزیره سنت هلن به قتل برسانند، ناپلئون وطنی یادش باشد که او سیاس تر از بناپارت نیست، اگرچه  در پاره ای اوقات ..........بگذریم؟!
تاریخ؛ اگرچه دیر، اگرچه دور ؛ اما معلم خوبی است برای حاکمان و زمامداران تا بدانند همیشگی نیستند که در فرمایشات مولا نیز داریم:
ای علی(ع) اگر ریاست ماندنی بود به تو نمی رسید
پی نوشت:
1-جزیره کرس(کرت) از مستعمرات فرانسه بود که ناپلئون نیز اهل آنجا بود.
*-دزیره کلاری بعدها "همسر ژان باتیست برنادت" از افسران ناپلئون شد و برنادت به فرزند خواندگی پادشاه سوئد درآمد ، پس از تاجگذاری برنادت به عنوان پادشاه، دزیره به عنوان ملکه ی سوئد شناخته شد.

۱۳۸۹ تیر ۱۹, شنبه

خواب ديدم قيامت شده است

خواب ديدم قيامت شده است
هرقومي را داخل چاله‏اي عظيم انداخته و بر سرهر چاله نگهباناني گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ي ايرانيان.


خود را به عبيد زاكاني رساندم و پرسيدم: «عبيد اين چه حكايت است كه بر ما اعتماد كرده نگهبان نگمارده‏اند؟»


گفت: «مي‌دانند كه به خود چنان مشغول شويم كه ندانيم در چاهيم يا چاله.»


خواستم بپرسم: «اگر باشد در ميان ما كسي كه بداند و عزم بالا رفتن كند...»


نپرسيده گفت: گر كسي از ما، فيلش ياد هندوستان كند


خود بهتر ازهر نگهباني لنگش كشيم و به تهِ چاله باز گردانيم !
 
کلیات عبید زاکانی/ نقل از سخن معلم

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

يك خبرخوش" آقای محمود بهشتی لنگرودی ، سخنگوی کانون صنفی معلمان عصر روز یکشنبه سیزدهم تير ماه با وثیقه 150 میلیون تومانی آزاد شد. "

آقاي بهشتی درتاریخ هشتم ارديبهشت 1389 با فراخوان نیروهای امنیتی بازداشت و پس از یک ماه با قرار وثیقه پنجاه میلیون تومانی از زندان اوین آزاد گردید.اما چهار روز از این آزادی نگذشته بود که مجددا در شانزدهم اردیهشت  به زندان اوین فراخوانده شده و دوباره بازداشت شد. 
این آزادی در پی در خواست وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی از خانواده انجام گرفت .در گفتگویی که با خانوده ایشان صورت گرفته ، حال عمومی بهشتی خوب است .
در چند روز گذشته نیز علی اکبر باغانی دبیر کل و اسماعیل عبدی عضو کانون صنفی معلمان آزاد شدند .
لازم به یادآوری است که آقای محمد داوری ، مسئول آموزش و اطلاع رسانی سازمان معلمان ایران علی رغم برگزاری دو نوبت دادگاه به علت عدم توانایی در تودیع وثیقه فعلا در زندان به سر می برد .
راه مينواميد وار است ، این خبر های خوش با آزادی دیگر همکاران زندانی همچون هاشم خواستار، رسول بداقی،محمد داوری ، محمود باقری ، مختار اسدی و.... کامل شود.

۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

دادگاه رسول بداقی برگزار شد


  برشي از دغدغه هاي يك آموزگار:امروز یکشنبه 89/4/13 جلسه ی دادگاه رسول بداقی،عضو هیآت مدیره ی کانون صنفی معلمان برگزار شد. این جلسه که به ریاست قاضی صلواتی و با حضور مسعود شفیعی – وکیل مدافع بداقی – تشکیل گردید،دادگاهی است که پس از ده ماه بازداشت روی می دهد. برپایه سخنان وکیل،فضای حاکم بر این جلسه ،فضای خوب و امیدوارانه ای بوده است. شفیعی،لایحه ی دفاعی خود را در 8 صفحه تنظیم نموده و نخستین درخواست ایشان،"فک قرار بازداشت" بوده که در این باره،نظر قاضی هم مثبت به نظر می رسیده است. گویا موارد اتهامی هم چندان سخت و محکم نبوده و وکیل در لایحه ی خود، از همه ی آنها دفاع کرده است. دادگاه یک هفته فرصت دارد که رآی خود را صادر نماید،رآیی که با در نظر گرفتن فضای دادگاه،دست کم می تواند آزادی موقت بداقی را در پی داشته باشد. درخور یادآوری این که،رسول بداقی در تاریخ 88/6/10 بازداشت گردید و از آن زمان تاکنون،در بازداشت بسر می برد. 

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

گزارش آخرین وضعیت اعضای دربند کانون صنفی معلمان ایران

خبرهايي از مختار اسدي ، محمود باقري ، محمود بهشتي لنگرودي ،هاشم خواستار ، رسول بداقي و باغاني و اسماعيل عبدي اعضاي در بند كانون صنفي معلمان ايران.
جرس: با وجود گذشت چهار روز از بازداشت مختار اسدی، عضو کانون صنفی معلمان کرج و محمود باقری، عضو هیات مدیره‌ کانون صنفی معلمان، تاکنون هیچ گونه خبری در دست نیست. این دو، پس از بازداشت با منزل تماس نگرفته‌اند و هنوز محل نگهداری آنها نیز مشخص نیست.

بامداد خبر همچنین خبر می‌دهد که روز پنج‌شنبه خانواده محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی دربند کانون صنفی معلمان، برای دیدار با او به زندان اوین رفتند اما به دلیل دستور جدید دادستانی مبنی بر یک هفته در میان شدن ملاقات‌های کابینی زندانیان، اجازه‌ ملاقات نیافتند.

محمود بهشتی نیز که از روز 16 خرداد ماه و تنها چهار روز پس از آزادی از زندان، برای بار دوم بازداشت و روانه‌ زندان اوین شد، همچنان در سلولی چهار نفره نگهداری می‌شود. وی در تماسی تلفنی در روز یک‌شنبه‌ از تداوم بازجویی‌هایش خبر داد و روحیه خود را خوب توصیف کرد.

محمود بهشتی در دور اول بازداشت، بیش از یک ماه را در بند 209 زندان اوین سپری کرده بود.


وضعیت نامساعد جسمی هاشم خواستار در زندان

همزمان با این اخبار، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گزارش می‌دهد که همسر هاشم خواستار، معلم زندانی که در دادگاه تجدیدنظر حکم دو سال حبس دریافت کرده بود، می‌گوید که مسئولان دلیل آزاد نکردن همسرش را "متنبه" نشدن وی عنوان کرده‌اند.

صدیقه مالکی فر، همسر هاشم خواستار، از شرایط نامساعد جسمی همسرش خبر داد و گفت: همسرم در شرایط بد جسمی به سر می برد، بیماری قلبی و فشار خون، موجب آسیب دیدگی شبکیه چشم راست وی شده و بینایی‌اش تا حد زیادی کاهش یافته است. او دچار مشکل گوارشی شده و به شدت از بیماری آرتروز رنج می برد.

مالکی‌فر همچنین اعلام کرد: پیش از انتخابات، ستاد آقای موسوی از افرادی که در زمینه دفاع از حقوق معلمان، تلاش کرده بودند تقدیر کرد. بعد از انتخابات همه‌ افرادی که از آن‌ها تجلیل شده بود، دستگیر شدند و شوهر من هم یکی از آن افراد بود.

هاشم خواستار، مهندس کشاورزی، معلم بازنشسته و رئیس کانون صنفی معلمان مشهد که در هنرستان کشاورزی تدریس می کرد، در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم با وثیقه‏ ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد.

وی در تاریخ ۲۵ شهریور ۸۸ در پارک ملی مشهد، در حال پیاده روی مجددا دستگیر و به زندان وکیل آباد مشهد، منتقل و در دادگاه بدوی به شش سال حبس، محکوم شد. حکم او در دادگاه تجدید نظر به دو سال زندان تعزیری کاهش یافت.

دادگاه بداقی 13 تیر ماه برگزار می‌شود

 همچنین در خبری دیگر است که نخستین جلسه محاکمه‌ رسول بداقی، عضو هیات مدیره‌ کانون صنفی معلمان، روز یکشنبه سیزدهم تیرماه برگزار می‌شود.

بداقی که از تاریخ دهم شهریورماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برد، از سوی دادستانی تهران به اقدام علیه امنیت ملی متهم شده است.

وی هشت ماه نخست بازداشت خود را در زندان اوین سپری کرد و هم اینک به همراه چند روزنامه‌نگار به زندان رجایی‌شهر تبعید شده است.

علی اکبر باغانی آزاد شد
بنا به گزارش هاي رسيده از وبلاگ برادر بهلولي روز سه شنبه89/4/8 پس از 63 روز بازداشت،علی اکبر باغانی،دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران آزاد شد. این آزادی که با سپردن وثیقه می باشد،پس از بیست روز بی خبری کامل از ایشان روی داد. در تماس با خانواده ی باغانی،خوشبختانه حال عمومی او خوب گزارش گردید. گفتنی است که فردا روز مراسم ازدواج دختر ایشان است که به راستی این آزادی به یادماندنی،می تواند برحال و هوای این جشن نیکو و ارزشمند سایه اندازد و بر شادی هایش بیفزاید. 

اسماعیل عبدی آزاد شد

 آزادی اسماعیل عبدی، عضو کانون صنفی معلمان ایران، در شب گذشته و پس از 44 روز بازداشت تنها خبر خوبی است که این روزها، برای اعضای کانون شنیده می‌‌شود.

به گزارش بامدادخبر، آزادی اسماعیل عبدی، در حالی صورت گرفت که علی‌رغم تودیع وثیقه در آغاز هفته‌ی گذشته، روند آزادی وی تا روز گذشته به طول انجامید.

اسماعیل عبدی روز 29 اردیبهشت ماه و به دنبال گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های خارجی بازداشت شد. وی 33 روز از زمان بازداشت خود را در انفرادی و چند روز پایانی را در بند عمومی بسر برده است. با این وجود وی پس از آزادی از شرایط روحی خوبی برخوردار است. 

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

آخرین خبر از برخی آموزگاران دربند ، باغاني ، عبدي ، بهشتي

امروز پنج شنبه 89/4/3 نزدیک به دوهفته است که از علی اکبر باغانی،دبیرکل  کانون صنفی معلمان،هیچ خبری در دست نیست. باغانی، پنج شنبه هفته ی پیش، ملاقات ممنوع بود و با این که خانواده ی او به اوین رفته بودند،پس از ساعت ها سرگردانی،نتوانستند او را ببینند. متاسفانه امروزنیز،با این که خانواده ی او، نامه ی دادستان را در دست داشتند،نتوانستند با ایشان دیدارنمایند. نامه ی دادستان، مجوز دیدار حضوری را داده بود که حتی اجازه ی دیدار کابینی نیز داده نشد!  این دوهفته بی خبری،بر نگرانی خانواده و دوستان باغانی،سخت افزوده است،به ویژه که ایشان مدت هاست از بیماری پروستات نیز رنج می برد. همسرش می گفت امروزهمه ی بچه ها را هم با خود برده بودم که در دیدار حضوریی که از پیش، مجوز آن را از دادستان داشتیم، فرارسیدن روز پدر را هم تبریک بگوییم که متاسفانه چنین نشد! همچنین هفته ی آینده گویا،مراسم عروسی دخترباغانی است.  یکی از دغدغه های کنونی خانواده ی ایشان این است که پدر،در این مراسم حضور داشته باشد. پدری  فرهنگی و بازنشسته،که 28 سال ازعمر خویش را،درراه تربیت جوانان این مرز و بوم نهاده است . آموزگاری که سال ها، با شادی شاگردانش شاد بوده است و با اندوه آنها،اندوهگین.
  اما امروز،از اسماعیل عبدی،دیگرعضو کانون صنفی معلمان، خبرهای خوشحال کننده ای رسید. گویا دیروز از دادستانی به خانواده ی عبدی زنگ زده اند و به آنها گفته اند که به دنبال وثیقه ای باشند تا در روزهای آینده،او را آزاد نمایند. عبدی،در تاریخ 89/2/29 بازداشت گردید وپس از یک ماه انفرادی،چند روزپیش به سلولی 3-4 نفره برده شد.   
  امروزهمچنین خانواده ی محمود بهشتی لنگرودی،سخنگوی کانون صنفی معلمان، با ایشان دیداری کابینی داشته اند. بهشتی در این دیدار گفته است که پرونده اش مراحل خود را طی می کند و بازجویی هایش ادامه دارد. همچنان با سه نفر دیگر،در یک سلول است و از مدت زمانی که قرار است در بازداشت بماند،آگاهی درستی ندارد.  

برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ تیر ۳, پنجشنبه

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران

 به نام خداوند جان و خرد

حدود دو ماه از بازداشت دبیرکل و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران گذشت . دوماهی که سخت اما صبورانه پشت سرگذاشتیم. هنگام اعلام خبر بازداشت ، نخستین پرسش هر شنونده ی خبراین بود: به چه دلیل؟
کانون صنفی معلمان ایران با ملاحظه شرایط حساس کشور درسال تحصیلی جاری علیرغم وجود انتقادات و اعتراضات به عملکرد مدیران آموزش و پرورش از انجام هرگونه اقدام جمعی اعتراضی و یا حتی صدور بیانیه انتقادی خودداری نمود. بازداشت طولانی مدت تعدادی از همکاران خود به ویژه آقای رسول بداقی و قطع حقوق وی را به امید طی مراحل قانونی در اسرع وقت و تعیین تکلیف و آزادی وی صبورانه با سکوت تحمل نمود و شاهد شرایط دشوار خانواده او به ویژه کودکان خردسالش در نبود پدر بود. همچنین ما شاهد ادامه بازداشت و احضارهمکاران دیگر نظیر آقایان هاشم خواستار ، عبدالله مومنی ، محمد داوری ، اسماعیل عبدی و... هستیم.

همکاران گرامی
اکنون که نزدیک به دوماه از بازداشت آقایان باغانی دبیر کل و بهشتی سخنگوی کانون صنفی معلمان می گذرد:


- درهای خانه ی ملت به روی خانواده بازداشت شدگان و همکاران آن ها بسته شده است.
- وزیر محترم آموزش و پرورش برخلاف پیشینه نسبتاً مثبت دوران نمایندگی مجلس ازدیدارو گفت وگوبا نمایندگان تشکل های صنفی معلمان خودداری می نماید.
- روزنامه ها و خبرگزاری ها از درج اخبار نهادهای صنفی معلمان منع شده اند.
- وبلاگ کانون صنفی معلمان با تعداد مراجعین اندک در شبانه روز فیلتر و سپس هک شده است.
- ...
در این شرایط اقدام فردیِ سخنگوی کانون درمنزل خویش به منظور جلوگیری از فراموش شدن افرادی نظیر رسول بداقی جرم تلقی شده و به این اتهام بازداشت می شود !
صدور بیانیه ای در شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور برای دبیر کل کانون تهران جرم تلقی شده و بازداشت می شود!
اکنون پرسش این است:
- امنیتی نمو دن فضای جامعه برای تشکل های صنفی به سود چه کسانی است؟ به کدام دلیل فضای کار صنفی باید این گونه نا امن گردد؟
- وزیر محترم به درستی بخشی از خواسته های معلمان را کسب منزلت اجتماعی از دست رفته می داند. اما حداقل در یکسال گذشته که برخوردها ی غیر محترمانه با معلمان افزایش یافته است کوچکترین اعتراضی را از زبان ایشان نشنیده ایم. رسول بداقی به چه دلیل با شرایط بسیار نامناسب به زندان رجایی شهر منتقل شد؟ اساساً چرا زندان رجایی شهر ؟ در حالیکه هنوز دادگاهی برای رسیدگی به اتهامات او تشکیل نشده است؟
- آقایان بهشتی ، باغانی و سایر بازداشت شدگان برفرض وارد بودن اتهام ، آیا امکان متواری شدن یا برهم زدن صحنه ی ارتکاب جرم را دارند که باید در این مدت در زندان بمانند؟ آیا نمی توان تا زمان تشکیل دادگاه احتمالی با قرار وثیقه آن ها را آزاد نمود؟
- در فضای یکطرفه کنونی آیا می توان سخن از اعتماد متقابل گفت؟اساساً کدام عقل سلیم حکم می کندبا نهادهای مدنی که درچارچوب قانون فعالیت می کنند با چنین رویکردی برخورد نمود؟
- به راستی آیا امنیت در کشور ما تا این حد آسیب پذیر است که با صدور یک بیانیه صنفی یا اقدامی فردی و یا حتی گفتگو با یک رسانه خارجی (در حالیکه تمامی راه های قانونی دیگر به روی افراد بسته شده ) موجب وارد شدن خدشه به آن گردد؟ طرح عنوان برهم زننده امنیت برای چنین اقداماتی آیا خود موجب نزول وجهه ی نهادهای امنیتی و قضایی کشور نیست؟
- با فرض واقعی بودن اتهام سرپرست خانواده قطع حقوق و ایجاد فشارمالی برای همسر و فرزندان او چه توجیه شرعی- عقلی ویا انسانی دارد؟
  کانون صنفی معلمان ایران بی صبرانه منتظر آزادی همه ی همکاران خود و رسیدگی به اتهامات آنان در یک فضای غیر امنیتی است.
لازم به یادآوری است معلمان ایران به دلیل نقشی که در دوران انقلاب و پس از آن داشته اند خود را بخشی
از صاحبان این انقلاب می دانند. انقلابی که از هدف های اصلی آن گسترش عدالت و آزادی بوده است . لذا ادامه بازداشت همکاران خود و محدودیت های ایجاد شده برای نهادهای صنفی را عملی خلاف اصول و ارزشهای انقلاب ارزیابی می نمایند.
 
 
کانون صنفی معلمان ایران  
۸۹/۴/۱ 
   
برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

فرزندان رسول بداقي چشم به راه بازگشت پدر


 زبان حال فرزندان رسول بداقي معلم در بند:


خدايا همه بابا ها رو از جمله بابا رسول ما را از زندان آزاد كن !!! ما منتظريم!!!

منبع عكس  اصلي : شير زاد عبداللهي

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

آخرین خبر از محمود بهشتی،سخنگوی دربند کانون صنفی معلمان


  چهار روز پیش بود که محمود بهشتی،سخنگوی کانون صنفی معلمان، تنها پس از یک آزادی چهار روزه، بازداشت گردید. سه شنبه شب هفته پیش 11/3/89 پس از 35 روز بازداشت، محمود بهشتی به همراه علی رضا هاشمی،دبیر کل سازمان معلمان،از اوین آزاد شد. اما صبح یکشنبه 16/3/89 بهشتی را با تلفنی از اوین، دوباره به زندان فراخواندند. او ساعت یک ظهر،به همراه همسر به اوین رفت و بازداشت  گردید. در مراجعه ی یکی دو روز بعد خانواده ی بهشتی به دادسرا،گفته شد که شعبه ی یک بازپرسی اوین،که دستور آزادی ایشان را داده است،از دستگیری دیگر بار اوهیچ گونه آگاهی ندارد و از نظر این شعبه،هم اینک  ایشان با سپردن وثیقه آزاد می باشد! همسر بهشتی می گفت که اگر خودم محمود را تا اوین همراهی نمی کردم، اکنون می شد محمود را ربوده شده به شمار آورد! این سردرگمی تا امروز ادامه یافت.  این که بهشتی پس از دیدار با جعفری دولت آبادی،دادستان تهران، آزاد شده بود و پس از آن، نهاد قضایی از بازداشت دوباره ی او اعلام ناآگاهی کند،سخت بر نگرانی ها می افزود. 
  اما امروز،همسر بهشتی برای ملاقات به اوین رفت که پس از گذشت چند ساعت،به ایشان گفته شد که همسرش در انفرادی و از ملاقات ممنوع است. اما در برگشت، بهشتی با ایشان تماس می گیرد و حال خود را خوب اعلام می کند. همچنین گویا خانواده،می توانند پنج شنبه هفته ی آینده،با ایشان دیداری از نزدیک و حضوری داشته باشند. بهشتی شعبه ی دستگیری دوباره ی خود را همان شعبه ی یک گفته است وپرسش ها را هرچند جدید،اما در پیوند با گذشته – پیش از آزادی چهار روزه – دانسته است.
  با تماس امروز و نوید دیدار هفته ی آینده، اکنون شاید بتوان گفت، کمی از نگرانی ها کاسته شده است. اما، این دستگیری نابهنگام،همه و بی گمان خود بهشتی را،بسیار شگفت زده و اندوهگین کرد. به ویژه که در روز پایانی بازداشت 35 روزه ی پیش، محمود بهشتی به بند عمومی رفته بود که بیش و کم از شرایط بهتری برخوردار است . اکنون اما، دیگر بار ناگزیر است سختی روزها و شب های انفرادی را تاب آورد  و تنهای تنها، گردش روزگار را به تماشا بنشیند. 

*عکس بهشتی در این پست،پس از آزادی او و درتاریخ 12/3/89 گرفته شده است.

منبع : برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

"آن سه پدر ، این سه پسر!"

به خاطر ظلم رفته بر  یادگار امام گفتم شاید بد نباشد طی مطلبی که پیش از این نیز در همین وبلاگ و دیگرسایت انتشار یافت از زبان هارولد لارسون با عنوان "آن سه پدر ، این سه پسر!" به تشریح دیدگاه های پدران و فرزندان رهبران جمهوری اسلامی  بپردازم. 

                                        
علی مطهری، احمدی نژاد را لیبرالی فرهنگی می داند. سید حسن خمینی با رئیس جمهور مهرورز چنانکه باید مهرورزی نمی کند . وبه تعبیر به اصطلاح مبصرین چشم بصیرت ندارد و  علیرضا بهشتی نیز در نقد عملکرد دولت و دفاع از "حق موسوی "، سخن ها گفته.

هارولد لاسول، یکی از عالمان سیاسی قرن بیستم، در بحث روانشناسی رهبران انقلابی، آنها را به سه گروه رهبران بسیج گر، ایدئولوگ ها و رهبران مدیر تقسیم می کند.
رهبران بسیج گر برانگیزاننده توده مردم در جهت اهداف انقلابی اند. ایدئولوگ ها بنای تئوریک انقلاب را بالا می برند. رهبران مدیر نیز ساماندهی نهادها و ساز و کارهای نظام برآمده از انقلاب را بر عهده دارند.

در انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی و شهید مطهری و آیت الله بهشتی، به ترتیب، رهبر بسیج گر، ایدئولوگ و رهبر مدیر انقلاب محسوب می شدند.
البته هر یک از این سه روحانی کمابیش واجد سایر شئون رهبری انقلابی هم بودند. مثلاً امام خمینی ایدئولوگ انقلاب هم بود و یا شهید بهشتی رهبر بسیج گر هم بود ، ولی وجه غالب امام بسیج گری مردم انقلابی ایران و وجه غالب شهید بهشتی معماری نهادها و مدیریت نظام سیاسی کشوربود.

به هر حال با این مقدمه مختصر می توان گفت که امام خمینی، مطهری و بهشتی اضلاع مثلثی بودند که سنگ بنای جمهوری اسلامی محسوب می شود. به غیر از نقش بی بدیل امام خمینی در تاسیس و تداوم نظام جمهوری اسلامی، آثار نظری شهید مطهری ،مهم ترین مکتوبات ایدئولوژیک رهبران فکری این نظام و آثار
عملی شهید بهشتی ( قانون اساسی، قوه قضاییه، حزب جمهوری اسلامی، تحزب و تشکل سیاسی روحانیان و ... ) مهم ترین نهادهای موجود در نظام جمهوری
اسلامی بوده است.

اگر امام خمینی، شهید مطهری و آیت الله بهشتی امروز زنده بودند چه موضعی در قبال وضع موجود اتخاذ می کردند؟ پاسخ این سوال هر چه باشد جزو حدسیات است. قطعاً پاسخ اصلاح طلبان به این سوال متفاوت از پاسخ اصولگرایان است ؛بی تردید مهدی کروبی و احمد جنتی، پاسخ هایی کاملاً متناقض به این سوال می دهند.

در میانه این معرکه آرای متناقض، می توان نیم نگاهی به مواضع فرزندان و اذناب سه شخصیت نامبرده انداخت بی آن که لزوماً حکم به رابطه "این همانی" ، میان رأی اینان و آنان داد.

 یعنی می توان مواضع سید حسن خمینی، علیرضا (و محمد رضا) بهشتی و علی ( و محمد ) مطهری را هم در این باره لحاظ کرد. چه سه این سه نفر، لااقل تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری، از دید عموم روحانیان و نیروهای حزب اللهی به عنوان فرزندان خلف و صالح پدران خویش شناخته می شدند.آنان تا پیش از انتخابات اخیر هیچ گاه از این سه – چهار نفر به عنوان فرزندان ناصالح بزرگان انقلاب یاد نمی کردند. حساب سید حسن خمینی برای بسیجیان و حزب اللهی ها جدا از سید حسین خمینی بود. فرزندان بهشتی و مطهری نیز به عنوان افرادی بری از قدرت طلبی و ثروت اندوزی شناخته می شدند که به رغم برخورداری از " رانت پدر "،آقازاده نشدند.
 آنها در سیاست مداخله چندانی نمی کردند، نظام را در طریق حق می دیدند و اگر هم گهگاه نکته ای می گفتند و خرده ای می گرفتند، تنها از سر خیرخواهی و  دلسوزی و رفورگری بود وبس.

علی مطهری در دوران ریاست جمهوری خاتمی، منتقد دولت اصلاحات بود و از غربگرایی اصلاح طلبان انتقاد می کرد. سید حسن خمینی نیز چندی پس از آنکه اکبر گنجی " مانیفست جمهوریخواهی " را نوشت، تاکید کرد که فرزندان انقلاب اسلامی، دموکراسی را در چارچوب اسلام می خواهند و شیوه های دموکراتیک نمی توانند و نباید به نفی و نقض احکام اسلامی منجر شوند.
بهشتی ها نیز هیچ گاه زیر علم دولت خاتمی سینه نزدند و در دوران اصلاحات ، همچون میرحسین موسوی "جریده می رفتند که گذرگاه عافیتشان تنگ بود."*

اما اینک در عصر پسااصلاحات، پس از چهار سال تلاش احمدی نژاد برای برپایی "دولت اسلامی " مهرورز، صدای فرزندان سه رهبر ( بسیج گر، ایدئولوگ و مدیر )
انقلاب درآمده است و هر سه آنها به صد زبان از دولت محمود احمدی نژاد انتقاد کرده اند.

 علی مطهری، احمدی نژاد را لیبرالی فرهنگی می داند که با شعارهای ارزشی و انقلابی به قدرت رسیده اما عملکردی لیبرال را در حوزه فرهنگ در پیش گرفته است.
 مطهری اذعان می کند که دوستان اصولگرایش در انتخابات اخیر " با چشمی گریان " به احمدی نژاد رای دادند. به نظر فرزند ارشد شهید مطهری، محمود احمدی نژاد باید بابت رفتار و گفتارش در مناظره های انتخاباتی از مردم عذرخواهی کند.

سید حسن خمینی با رئیس جمهور مهرورز چنانکه باید مهرورزی نمی کند ؛ سفر به پاکستان را به شرکت در مراسم تنفیذ او ترجیح می دهد و در مراسم تجدید عهد هیات دولت با بنیانگذار انقلاب اسلامی، غیبت را جایگزین حضور می کند.

علیرضا بهشتی نیز در نقد عملکرد دولت و دفاع از "حق موسوی "، سخن ها گفته و هرگز تقابل اش با دولت را کتمان نکرده است.

باری وضع موجود در نظام جمهوری اسلامی برای بسیاری از مردم حزب اللهی و مومنی که هم دوام و قوام نظام را می خواهند و هم دوستدار امام خمینی و شهید مطهری و شهید بهشتی اند، وضعی تردیدآفرین و حیرت آور است.

 این قسم ایرانیان بی تردید نمی توانند بپذیرند که فرزندان برجسته ترین شخصیتهای انقلاب اسلامی، یک شبه از راه به در شده اند. از سوی دیگر آنان تداوم نظام را نیز خواستارند و این روزها دائماً جملاتی تلویحی می شنوند که تصریح این جملات چیزی جز این نیست که سید حسن خمینی و علیرضا بهشتی و علی مطهری به هر حال با قول و فعلشان آب به آسیاب دشمن می ریزند.

 به راستی در این " زمانه تردید " چگونه می توان " زمینه یقین " را در دل مومنان امام دوستی برانگیخت که سالها شنیده اند که مطهری پاره تن امام بود و بهشتی معمار قانون اساسی جمهوری اسلامی؟


۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

محمود بهشتی لنگرودی دوباره بازداشت گردید

محمد سرايلو : محمود بهشتی لنگرودی،سخنگوی کانون صنفی معلمان،بعداز ظهر روز 89/3/16 دوباره بازداشت گردید. این دستگیری دیگر بار،درحالی روی می دهد که ایشان روز سه شنبه هفته گذشته89/3/11 پس از سپری کردن 35  روز بازداشت، با سپردن وثیقه،از اوین آزاد گردیده بود. بر پایه سخنان همسر بهشتی،ایشان امروز صبح به دادسرای یک اوین فراخوانده شد که در ساعت 13 به همراه همسر به اوین مراجعه می نماید؛اما پس از گذشت چند ساعت، از درون زندان با همسرش تماس تلفنی می گیرد و از بازداشت خود خبر می دهد. بهشتی همچنین دلیل این بازداشت را، در پیوند با اتهام پیشینش اعلام کرده است.

دوره تابستاني آموزش ضمن خدمت فرهنگیان با عنوان "طرح بصیرت"


تقريرات :دوره آموزش ضمن خدمت فرهنگیان با عنوان طرح بصیرت با همکاری حوزه علمیه قم توسط دفتر همکاری حوزه و آموزش و پرورش در تابستان برگزار می شود.
معاون دفتر همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام این خبر گفت:
دوره آموزش ضمن خدمت فرهنگیان در تابستان سال جاری با عنوان بصیرت یک برای مربیان و معلمان سراسر کشور با همکاری حوزه علمیه قم برگزار می شود.

حجت الاسلام احمدی افزود: در این دوره های آموزشی، 6 دوره آموزش کد دار از 27 رجب تا نیمه شعبان در قالب کارگاه های آموزشی ارائه می شود که محتوا و منابع آن توسط حوزه علمیه قم تامین خواهد شد.

۱۳۸۹ خرداد ۱۴, جمعه

نامه وکلای دبیر کانون صنفی معلمان ایران به دولت آبادی دادستان تهران و گفت و گویی با پیمان حاج محمود عطار وکیل علی اکبر باغانی


وکلای علی اکبر باغانی، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران، نامه ای به دادستان تهران نوشته اند و در آن اعتراض خود را به صدور قرار بازداشت برای موکلشان اعلام داشته اند.

به گزارش دانشجونیوز، باغانی پیش از این در سال 1385 و در پی تجمع اعتراضی معلمان در مقابل مجلس بازداشت شده و بعد از مدتی آزاد شده بود. وی اخیرا به همراه محمود بهشتی لنگرودی، دیگر عضو ارشد کانون صنفی معلمان ایران به اتهامات واهی مجددا بازداشت گردیده و هم اکنون دربند 209 زندان اوین به سر می برد.

نامه ی صادره از طرف وکلای باغانی خطاب به دادستان تهران، به همراه متن مصاحبه ای آقای پیمان حاج محمودعطار وکیل وی که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته است، در زیر می آید:






بنام خدا
جناب آقای دکتر عباس جعفری دولت آبادی
دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران
موضوع: اعتراض به قراربازداشت موقت
باسلام
احتراما، اینجانبان پیمان حاج محمودعطارومصطفی ترک همدانی ، باتقدیم وکالت نامه ماخوذه ازآقای علی اکبر باغانی، وکالت خودراازسوی ایشان اعلام و بدین وسیله اعتراض خودرانسبت به قراربازداشت موقت ایشان اعلام می نماییم.
۱- موکل دبیرکانون صنفی معلمان ایران می باشد. این کانون یکی از نهادهای مردمی بوده که درسال ۱۳۷۸ ، از کمیسیون ماده ده احزاب وزارت کشور، پروانه تاسیس و فعالیت دریافت نموده و باتصویب اساسنامه آن توسط وزارت کشور ، فعالیت خودرا بصورت کاملا قانونی ودرراستای ارتقای سطع آموزش و پرورش کشوراسلامیان ایران و نیز منافع آموزگاران ودبیران و قشرفرهنگی کشورانجام داده است.
۲- در سال زمستان ۱۳۸۵ تعدادی ازفرهنگیان ازجمله آقای باغانی ، در اعتراض به عدم انطباق حقوق و مزایای معلمان باقانون مدیریت خدمات کشوری، درمقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی تجمع نمودندکه ازسوی نیروهای امنیتی بازداشت وپس از آنکه مدت مدیدی ازایشان بی اطلاع بودیم ، مشخص گردیدکه دربازداشتگاه بند ۲۰۹ زندان اوین، درسلول انفرادی بسرمی بردند.
۳- نهایتا ازسوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران ، موکل از اکثراتهامات مندرج درکیفرخواست معاون سابق دادستان عمومی وانقلاب (آقای حداد) تبرئه گردیده و صرفاازحیث تبانی درارتکاب جرائم ضدامنیتی به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد.
۴- اکنون مشخص نیست که آقای علی اکبرباغانی چه جرمی رامرتکب شده است که درسالگرد شهادت استادشهیدمرتضی مطهری و گرامیداشت معلم ، ایشان بازداشت و پس ازمدتی بی اطلاعی ازوضعیت وی و محل نگهداریش، اخیرا ازطریق تماس باخانواده ازمحل نگهداری او (بند۲۰۹ اوین) مطلع شدیم.
۵- درملاقاتی که در روزپنج شنبه موکل باخانواده اش در زندان اوین (به صورت تلفن وازپشت شیشه)داشت اظهارنمود که بازپرس رسیدگی کننده به پرونده (که ازهویت ایشان نیز بی اطلاع بود) برای موکل دوماه قراربازداشت موقت صادرکرده است.
۶- اکنون چنانچه این موضوع صحت داشته باشد اینجانبان بااختیارمندرج دروکالت نامه بشرح زیرنسبت به قراربازداشت موقت موکل اعتراض می نمائیم وچون از شعبه رسیدگی کننده و هویت قاضی محترم آن مرجع بی اطلاع می باشیم،ازحیث مسوولیت حضرتعالی بعنوان دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران که سمت سرپرستی برکلیه قضات شاغل براین دادسراونظارت برحسن اجرای قوانین درآن مجموعه رادارید، اعتراض خودرارسما به محضرمقدس بزرگوارعرضه می داریم تا برابر مقررات ازطریق بازپرس محترم رسیدگی کننده به این اعتراض موردتوجه واقع و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه ارسال گردد.
۷- جهات غیرقانونی بودن قراربازداشت موقت:
- مشخص نبودن اتهام منتسبه به موکل.
- عدم تناسب قراربازداشت موقت بایدباشرایط و اوضاع احوال متهم و شدت مجازات و….
- ممنوعیت صدرقراربازداشت موقت بمدت بیش ازیکماه(به قراراطلاع ازموکل، قرارصادره بدوا بمدت دوماه تعیین شده است)
- لزوم تصریح و تفهیم حق اعتراض به قراربازداشت موقت به متهم.
- لزوم ارسال سریع پرونده به دادگاه بابت رسیدگی به اعتراض متهم به قرار.
نظربه اینکه قراربازداشت موقت آقای علی اکبرباغانی ،خلاف صریح موادقانون آیین دادرسی کیفری صادرگردیده است (باتوجه به استحضارحضرتعالی به مفاد این قانون و به جهت جلوگیری از اطاله کلام از آوردن شماره موادخودداری گردید) ازمحضرمقدس دادستان عمومی و انقلاب تهران استدعا دارددستورفرمائید پرونده اتهامی موکل درراستای رسیدگی به اعتراض اینجانبان به وکالت ازسوی ایشان به قراربازداشت موقت، دراسرع وقت به دادگاه صالحه ارسال گردد.
بدیهی است ارسال پرونده به دادگاه موجب نقض قراربازداشت غیرقانونی و صدور دستورتعیین قرارتامینی متناسب وخفیفترنسبت به آن ونهایتا آزادی موکل خواهدشد.
ضمنا به جهت اعسار موکل ازپرداخت حق الوکاله، وکالت نامبرده بصورت تبرئی بوده و حق الوکاله ای دریافت نگردید.
ازتصدیعی که بعمل آمد پیشاپیش پوزش می خواهیم.
باتقدیم احترام
پیمان حاج محمودعطار مصطفی ترک همدانی
وکلای آقای علی اکبرباغانی
************************


باسلام خدمت جنابعالی ، مطلع شدیم که شما بعنوان وکیل مدافع آقای علی اکبرباغانی ، دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران، که اخیرا ازسوی دادگاه انقلاب اسلامی دربازداشت بسرمی برد اقداماتی را دردفاع ازایشان انجام داده اید درصورت امکان توضیحی دراین باره بدهید؟ 
 بنده هم خدمت شما و دوستانی که درراستای اعتلای حق و عدالت درمیهن اسلامیمان تلاش می کنند سلام وعرض ادب دارم. وکالت بنده از آقای باغانی برمی گرددبه سال 1386 که آقای باغانی و چندین تن از آموزگاران و فرهنگیان را به اتهام تجمع درمقابل مجلس شورای اسلامی در زمستان 1385 دستگیرکردند  .

 پس آقای باغانی سابقه دستگیری ازسوی مراجع قضایی دارد؟
ج- بله . کانون صنفی معلمان ایران یک نهاد رسمی غیردولتی و صنفی است که در سال 1378، با پروانه صادره ازکمیسیون ماده ده احزاب وزارت کشور ، رسما آغازبه فعالیت صد درصد صنفی کرد و اساسنامه رسمی مورد تصویب وزارت کشورنیز دارد. اهم وظایف این نهادحمایت از معلمان و فرهنگیان سراسرکشورازلحاظ مادی و معنوی است و موکل بنده (آقای باغانی) مدتی عضو هیات مدیره کانون صنفی و سپس دبیرکل آن شدو این مسوولیت وی تاکنون استمرارداشته است  .
درسال 1385 که موضوع تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری (که قانون جامع و خوبی است) درمجلس شورای اسلامی مطرح شد معلمان و کانونهای صنفی معلمان سراسرکشورمتوجه شدند که نظام هماهنگ حقوق و دستمزد که باید دراین قانون لحاظ شود درخصوص معلمان و فرهنگیان نادیده گرفته شده است لذا مکاتبات و مراجعات عدیده ای با ریاست جمهوری و سپس با کمیسیون آموزش و پرورش مجلس و سپس هیات رئیسه مجلس نمودندو نهایتا باهماهنگی هیات رئیسه ازجمله جناب آقای حاجی بابایی (عضومحترم هیات رئیسه مجلس) که هم اینک وزیرآموزش و پرورش هستند مقررشد تعدادی از معلمان ازسراسرکشوربرای پیگیری خواسته های مشروع خود در راستای لحاظ آنان درقانون مدیریت خدمات کشوری، درجلوی ساختمان مجلس شورای اسلامی واقع درمیدان بهارستان، تجمع کنند  .
علی رغم اینکه این تجمع بسیارآرام و بدون درگیری و خونریزی و بدون وجود سلاح بود اما نیروهای امنیتی، جنبه ضد امنیتی به آن داده و تعداد بیشماری از تجمع کنندگان آرام جلوی مجلس رادستگیرکردند و پس از مدتی بیخبری ازآنان، نهایتا مطلع شدیم که دربند 209 وزارت اطلاعات درزندان اوین بسرمی برند  .

 سرنوشت پرونده قضایی قبلی آقای علی اکبرباغانی چه شد؟
 ایشان دردومرحله در آن مقطع دستگیرشدند و درهرمرحله مدت قابل توجهی درسلول انفرادی و بند های دیگر بسربردندو سرانجام پرونده دردادسرای امنیت واقع درخیابان معلم تشکیل و درمرحله تحقیقات (دادسرا) اجازه ورود به بنده بعنوان وکیل ایشان داده نشد اما پس از صدور کیفرخواست و ارسال پرونده به دادگاه و ارجاع به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست جناب آقای صلواتی، ایشان اجازه مطالعه کامل پرونده رابه حقیردادند وهمکاری خوبی بامن داشتند. ازچنداتهام منتسبه دادسرادرکیفرخواست ، صرفا دادگاه، موکل را بابت اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرائم ضدامنیتی محکوم به پنج سال حبس تعلیقی کرد  .
 آیا اقدام به تجدیدنظرخواهی از رای کردید؟
 بله دادگاه انقلاب اجازه تصویربرداری ازحکم خودرابه من نداد و فقط اجازه دادکه ازمتن تایپ شده حکم بادست رونویسی کنم و من هم به همین ترتیب عمل کردم و پس از نوشتن متن کامل رای و مشورت باهمکاران و اساتید به حکم اعتراض کردم ولی حکم درمرحله پژوهشی عینا تائید شد  .

 آیا پس ازاین پرونده ، موکل شما بازهم دستگیرشد؟
 بله درمراحل مختلف که مناسبت های روز معلم یا گردهمایی اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران یا سایرکانون هابود ایشان و سایرهمکارانش رادستگیرمی کردند  .

 آیا این دستگیری ها منجربه تشکیل پرونده قضایی علیه موکلتان می گردید؟
 تاآنجایی که از آقای باغانی شنیدم ایشان پس از چندساعت یا چندروز دستگیری به دادسرای انقلاب اعزام می شد و تحقیقات و بازجویی هایی ازوی بعمل می آمداما بعد آزاد می شد  .

 دستگیری جدید به چه گونه ای بوده است؟
 آقای باغانی و همکارانش سعی داشتند درسالگردشهیدعبدالحسین خانعلی (معلمی که در سالهای قبل ازپیروزی انقلاب اسلامی درتجمع معلمان درمقابل مجلس ،توسط رژیم گذشته به شهادت رسید) برسرمزاروی حضوریابند و نیز بیانیه ای نیز بدهند. به قراراطلاع ازخانواده باغانی ، ازسوی اداره اطلاعات وی احضارمی شود و به اختیار درآن مکان حضورمی یابد اما بازداشت شده و این بارنیز پس ازمدتی بی خبری ازمحل نگهداریش ، متوجه شدیم که درهمان بند 209  زندان اوین با قراربازداشت موقت دوماهه بسرمی برد  .

 مگر قراربازداشت موقت بیش از یک ماه وجوددارد؟
 تاجایی که بنده و دوستانم قانون آیین دادرسی کیفری را که یگانه مستند قانونی برای این موضوع است بررسی کردیم ، قرارهای بازداشت موقت مصرحه درقانون، حداکثر یک ماهه است و چنانچه قاضی تشخیص به لزوم تمدیدآن آن دارد می تواند با ذکر ادله قانونی برای یک ماه دیگرقرار را تمدید کند اما هیچگاه قانون اجازه نداده که قراربازداشت موقت دو ماهه را یکجا صادرکند  .
 آیا آقای باغانی به این قراربازداشت موقتش اعتراض نمود؟
 ازقرارمعلوم خیر  .

 منظورشما ازواژه خیریعنی چه ؟ منظورتان اینست که ایشان از اینکه دربازداشت موقت نگهداری شده راضی و خشنودبوده است و به این قرار اعتراضی نداشته است؟
 نخیربنده چنین منظوری نداشته ام. بلکه منظورم اینست که وقتی کسی را درسلول انفرادی قرارمی دهند دچار یک شوک شدید روانی و عصبی می گردد و از سوال و جواب هایی که ازوی می شودهیچی رامتوجه نمی شود و دراین حالت یک برگه ای را جلوی وی می گذارند و می گویند آن را امضاء کن و اوبدون آنکه بداند وبفهمد آن را امضاء می کند  .

منظورشما این است که شاید در برگه ای که ازموکلتان امضاء گرفته شده ازقول وی نوشته شده اعتراضی به قرارندارم و او هم امضاء کرده است؟
 چیزی در همین مضمون. به خاطرهمین موضوع است که قانونگزار اسلامی ما درقانون آیین دادرسی کیفری برای حفظ حق اعتراض متهم به قراربازداشت موقت، قاضی رامکلف کرده است که حق اعتراض متهم به قراربازداشت را به وی تفهیم کند و این تفهیم کتبا صورت مجلس شود. من عینا ماده 37 رابرای شما می خوانم  :
ماده 37- کلیه قرارهای بازداشت موقت باید مستدل و موجه بوده و مستند قانون و دلایل آن و حق اعتراض متهم درمتن قرارذکر شود  .

 شما برای استفاده از حق اعتراض موکلتان به قراربازداشت موقت چه اقدامی کردید؟
بنده ازقبل ازدستگیری وی ازاو وکالت نامه داشتم و به همراه یکی ازهمکارانم بنام آقای مصطفی ترک همدانی ، لایحه ای را دراعتراض به قراربازداشت موقت آقای علی اکبرباغانی تهیه کردیم و چون از هویت قاضی رسیدگی کننده به پرونده موکل بی اطلاع بودیم، لذا عنوان لایحه راخطاب به جناب آقای دکتر عباس جعفری دولت آبادی دادستان معظم عمومی و انقلاب تهران تقدیم کردیم و ایشان باصدور دستوردرذیل لایحه ، آن را به دادسرای مستقردرزندان اوین ارسال فرمودند  .

 برابرقانون ، چنانچه متهم یا وکیل وی به قراربازداشت موقت اعتراض کندمرجع قضایی چه تکلیفی دارد؟
 طبق قانون آیین دادرسی کیفری ، قاضی رسیدگی کننده موظف است سریعا پرونده رادراجرای رسیدگی به اعتراض متهم یا وکیلش به قراربازداشت موقت، به دادگاه ارسال کند و دادگاه نیز باید درخارج ازنوبت به موضوع رسیدگی و چنانچه قراربازداشت موقت را خلاف قانون تشخیص داد دستور لغو قرارو صدور قرارتامینی خفیف تر راصادرکند والا قراربازداشت راتائید و اعتراض متهم را رد می کند  .
 درخصوص پرونده موکل شما به چه نحوی عمل شده است؟
 بیش ازیک هفته است که ما لایحه اعتراضیه مان رابه دادستان محترم تهران تقدیم کرده ایم. اما ازسرنوشت این اعتراض بی خبریم و متاسفانه دادسرای مستقردرزندان اوین پاسخگونمی باشد  .

 پس ازاین قضیه برداشت می کنید که قراربازداشت موکلتان دردادگاه تائید شده است؟
 خیرمن چنین برداشتی نمی کنم چون مطمئن نیستم که پرونده به دادگاه رفته باشد زیرا اگر چنین بود این حق را داشتیم که ازشعبه دادگاه رسیدگی کننده به اعتراض باخبرباشیم. به هرحال اگر اصل را برصحت بگذاریم فرضیه شما درست خواهدبود ودادگاه نیزقراربازداشت موقت راتائید کرده است  .

 آیاتاکنون ملاقاتی هم با موکل داشته اید؟
 بله روز پنج شنبه 30/2/89 بنده به همراه خانواده آقای باغانی به بخش ملاقات تلفنی زندان اوین مراجعه کردیم و ازپشت شیشه و ازطریق تلفن توانستیم باایشان مکالمه نماییم  .

 وضعیت موکلتان چگونه بود؟
 ایشان ازقبل مشکل درپروستاتش داشت و یکبارهم درسال پیش عمل جراحی پروستات کرده بود. درملاقات تلفنی که پنج شنبه بااوداشتم گفت مشکل پروستاتش تشدید شده و علاوه برآن نیزمشکل زیادی در تکثرادرار و دفع آن وفعالیت کلیه ها دارد و چون سلولی که درآن بسرمیبرد سه نفردیگرنیز هستندو درون سلول دستشویی وجود ندارد لذا نیازمکرر وی به مراجعه به دستشویی، هم برای هم سلولی هایش و هم برای زندانبانان وی مشکلاتی رافراهم کرده است .
لذاازاین بابت تقاضا داشت که با آزادی وی با سپردن وثیقه موافقت شود جالب اینکه سند وثیقه ای که چند سال پیش بابت پرونده حبس قبلیش سپرده است هنوز رفع بازداشت نشده و مراجعه ما برای رفع بازداشت سودی نبخشیده پس می توان باهمان سند در وثیقه  وی را آزاد کردتا بیش ازاین مشکلات و بیماری وی تشدید نشود. 

 شمابعنوان وکیل وی متوجه نشدید که اتهام وی چیست؟
 خیر، چون درمرحله دادسرا قانونگزار دست قاضی را در دخالت وکیل بازگذاشته است به ویژه درموضوعات امنیتی، اما هرچه که باشد نمی تواند برای یک آموزگار بازنشسته که ازدنیا هیچ دلبستگی ندارد جزاحیاء حقوق تضییع شده قشرمحروم فرهنگی ، اینگونه نگهداری درسلول انفرادی و سپس نگهداری درسلول چندنفره درچنین وضعیت نگران کننده ای را به دنبال داشته باشد.علی اکبر باغانی چه جرمی رامرتکب شده است که مستحق چنین برخوردی از سوی مرجع محترم قضایی است؟
 
 آیا امیدی به آزادی زودهنگام ایشان دارید؟
بله ان شاء الله رحمان. زیرا موکل یک شهروند حزب اللهی عاشق امام راحل و مقام معظم رهبری و پیرو ایشان بوده و هستند واین بازداشت برای مدت کوتاهی خواهد بود وبزودی به آغوش خانواده اش بازخواهد گشت.

منبع : برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

۱۳۸۹ خرداد ۱۲, چهارشنبه

محمود بهشتی و علی رضا هاشمی "با سپردن وثیقه" از زندان آزاد شدند

 درست 35 روز پیش بود که علی اکبرباغانی ومحمود بهشتی،دبیر کل و سخنگوی کانون صنفی معلمان،از سوی نیروهای امنیتی، فراخوانده، بازداشت گردیدند. علی رضا هاشمی،دبیرکل سازمان معلمان نیز در بعدازظهر همان روز و در منزل دستگیرشد. خبر این بازداشت ها که پیش از هفته ی بزرگ داشت مقام معلم روی داد،گستردگی ویژه ای یافت و در میان فرهنگیانی که این بزرگواران را می شناختند،پرسش ها درافکند و ناخشنودی و نگرانی ها برافروخت. به ویژه که پس از این رخداد،پاره ای دیگر از کوشندگان فرهنگی همچون اسماعیل عبدی و محمد علی شیرازی و ... نیز به جرگه ی بازداشت شدگان پیوستند. از این رو،هنگامی که امروز صبح، خبر آزادی احتمالی برخی از این دوستان شنیده شد،تا اندازه ای غافل گیرانه بود و دور از انتظار. می توانست درست نباشد- به سان خبر دروغ آزادی رسول بداقی، پیش از عید نوروز- اما خوشبختانه :
                                      محمود بهشتی 

                                             و
                                    علی رضا هاشمی

ساعتی پیش و با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدند. از آزادی باغانی،بداقی،عبدی،خواستار،داوری و ... همچنان خبری نیست،اما آزادی های امروزسه شنبه یازدهم خرداد هشتاد و نه، امیدها را زنده کرد و دل ها را بی تاب تر. هرچند مرگ فرزاد،همچنان بر این روزگاران،سایه ای سنگین افکنده است.

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

آخرین خبر از رسول بداقی،آموزگار دربند

نزدیک به بیست روز پیش بود که رسول بداقی،عضو هیآت مدیره ی کانون صنفی معلمان از زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج برده شد. کاری که دست کم، رفت وآمد و دیدار خانواده ی او را بسیارسخت تر از پیش کرد. در دو سه روز گذشته اما، با پخش خبربرخورد ناشایستی با ایشان در زندان رجایی شهر،دلواپسی و نگرانی ها درباره ی این آموزگار ارزنده و دلسوز،رو به فزونی گرفت و از ناروایی که به ایشان رفته،افسوس ها برخاست. دوستانی که شنیده بودند،شگفت زده و آشفته از چرایی آن می پرسیدند و از حال و روزپس از برخورد با او.

خوشبختانه امروز غروب،بداقی از زندان به منزل زنگ زده و از سلامتی اش خبر داده است. دیروزبا دستور قاضی پرونده – قاضی صلواتی – رسول از زندان رجایی شهر به زندان فردیس منتقل گردیده است. گویا پس از برخورد با ایشان، مسعود شفیعی-وکیل جدید رسول-لایحه ای اعتراضی نوشته و به نزد قاضی پرونده می برد و ایشان را از رویداد آگاه می کند. پس از این گفت وگو و ارائه شکایت، صلواتی دستور رسیدگی به مسآله وهمچنین جابجایی بداقی را می دهد. برپایه سخن بداقی،ایشان هم اکنون و در زندان جدید از شرایط بهتری برخوردار می باشد.

برشي از دغدغه هاي يك آموزگار

آن خبر خوش برای کارمندان ( معلمان ) این بود : " 6 درصد " ... آقای حاجی بابایی ! به جای حاشیه روی فقط پاسخگو باشید !



بر اساس مصوبه هیئت وزیران :




افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان: فقط شش۶درصد همین
فرآورده های لبنی 45 درصد گران شد


 " می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر ساختار است. ما وزیر فرستادیم در آموزش وپرورش یا ساختار" .



" چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند..."




" شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟"

" وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند "







بر اساس مصوبه هیئت وزیران :



افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان: فقط شش۶درصد
فرآورده های لبنی 45 درصد گران شد


ایلنا: رئیس هیأت مدیره دامداران ایران با اعلام افزایش 45 درصدی قیمت فرآورده‌های لبنی نسبت به سال گذشته خواستار خرید تضمینی شیر خام برای برون رفت بحران صنعت شیر شد.



آن خبر خوشی که قرار بود معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور به زودی اعلام کند همان بود که در بالا مشاهد فرمودید !



تنها حسن این دستور العمل شاید فعلا این باشد که این 6 درصد برای همه خواهد بود وازاین جهت دیگر تبعیضی در میان نیست که اعتراضی احتمالی را نیز در پی داشته باشد !



این در حالی است که قیمت بسیاری از کالاها و خدمات حتی قبل از این خبر افزایش روند صعودی خود را شروع کرده و احتمالا پس از این خبر خوش معلوم نیست که سرانجام آن به کجا منتهی شود؟ !



واگر اجرای قانون هدف مند کردن یارانه ها را در نیمه دوم سال جاری در کنار آن قرار دهیم سوال این است که آیا همه معلمان و یا به عبارتی آن 30 درصد دیگر نیز در زیر خط فقر مطلق قرار بگیرند یا خیر ...



احتمالا آقای حاجی بابایی به عنوان وزیر این دولت با تشخیص این وضعیت و برای این که از قبل پاسخی برای افکار عمومی فرهنگیان با توجه به سابقه عملکرد خود در زمان وزارت آقای حاجی داشته باشد با علم کردن برخی امور مثل بیمه طلایی فرهنگیان ، کارت شارژ یک و نیم میلیون تومانی وبرخی برنامه های فرعی دیگر ، سعی در ارائه چهره ای فعال و پیگیر  در این مدت از خود داشته است و این در حالی است که انجام این امور جزء مطالبات اصلی فرهنگیان نبوده و نیست و اگر هم باشد نمی تواند جایگزین و یا آلترناتیوی مناسب و قانع کننده برای وضعیت " قدرت خرید " فرهنگیان و قرار گرفتن آن ها در زیر خط فقر باشد .



این کار آقای حاجی بابایی به منزله میزبانی می ماند که افراد زیادی را با تبلیغات فراوان و بوق و کرنای بی شمار به سر سفره دعوت کرده و اکنون که نمی تواند پاسخگوی ادعاها و گفته های قبلی خود باشد سعی می کند که با ارائه تنقلات و غذاهای فرعی و یا اشتها کور کن ، میهمانان را راضی نگه دارد !



 شاید تا مدتی کوتاه این حالت پایدار بماند اما مهم این است که حقیقت را نمی توان پشت پرده مخفی کرد !


آقای حاجی بابایی باید در مورد مسائلی که قبل از زمان وزرات خود و در دوره های پیشین مطرح کرده است پاسخگو باشد و این گفته ها تا حصول پاسخ مناسب از سوی ایشان استمرار خواهند داشت ...



" حاجی بابایی نماینده مجلس :" می فرمایند تقصیر وزیر نیست. تقصیر ساختار است. ما وزیر فرستادیم در اموزش وپرورش یا ساختار" .



حاجی بابایی نماینده :« چرا وزیر نفت می تواند در سازمان مدیریت برای کلیه پرسنل خود پول بگیرد اما وزیر آموزش وپرورش نمی تواند...».



حاجی بابایی نماینده :« شما کدام تشکل آموزش وپرورش و نمایندگان معلمان را دارید که احساس رضایت از وضعیت بکند؟» .



حاجی بابایی نماینده :« 613 هزار معلم عضو صندوق هستند، آیا یک معلم نیست که مدیرعامل شود؟ که برود عضو هیات مدیره شود؟» .



حاجی بابایی در بخشی از سخنان خود گفت:« وزیر یا می تواند از حقوق معلمین دفاع کند که باید آثار داشته باشد و اگر نمی تواند باید استعفا کند.» .



فرمول حاجی بابایی برای افزایش حقوق معلمان: «اگر اعتبارات دولت در قانون بودجه 50 درصد بالا رفت باید حقوق معلمان هم 50 درصد بالا برود».



حاجی بابایی در جمع کارکنان آموزش و پرورش خراسان رضوی در مشهد گفت:" خبرنگاران هر گاه بیکار می شوند یاد موضوع استخدام و حق و حقوق معلمان می افتند... به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند."



وزیر خطاب به خبرنگاران گفت:" مگر ما از شما سؤال می کنیم که شما چقدر حقوق می گیرید؟" ( 1 )



( 1 ) برگرفته از وبلاگ آقای شیرزاد عبداللهی

سخن معلم