۱۳۹۰ مرداد ۲۱, جمعه

رسول بداقی اخراج شد.

حکم اخراج رسول بداقی  از آموزش و پرورش به خانواده  وی داده شد. این حکم که در هیات بدوی استان صادر گریده است، بوسیله ی یکی از دوستان بداقی به عبدالفتاح سلطانی داده شده و ایشان نیز با تهیه ی لایحه ای به این حکم اعتراض نموده است.در این حکم علت اخراج این عضو هیات مدیره ی کانون صنفی معلمان ایران ،غیبت،حضور در گردهمایی های اعتراضی فرهنگیان،فعالیت علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی دانسته شده است. لایحه ی اعتراض به هیات تجدید نظر تخلفات اداری داده شده است.
     رسول بداقی دبیر دبیرستان های اسلام شهر،دهم شهریور1388 پس از فراخوانی به اداره آموزش و پرورش اسلام شهر بازداشت شد. در دادگاه بدوی به شش سال زندان و پنج سال محرومیت ازفعالیت های اجتماعی محکوم گردید که در دادگاه تجدید نظرنیز تایید شد. هم اکنون این کنشگر مدنی نزدیک به  دوسال است که در زندان رجایی شهر بسر می برد و در این مدت حتی اجازه نیافت که در مراسم ختم مادرش  شرکت نماید.

۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

دیگر نمی خواهم تورا...

دیگر؛

نمی خواهم تو را،


چون بیش آزردی مرا


تهمت زدی هر روز و شب


هم حرف بد، هم افترا


ای جان من،


جانان من


ای دین و هم ایمان من


من خسته ام دانی چرا !


دیگر زبان بند و کمی


آخر رسان این ماجرا


من بیش دل خونت شدم


معشوق و مجنونت شدم


از دل برون کن مهر من


خالی کنم این سینه را


هرگز نبودی یار من


همراه من، غمخوار من


آسان به چنگ آوردی ام


آسان تَرک دادی مرا


دیگر برو،


شاید بس است


در انتظارت یک کس است


پیروز باش و پایدار


سرزنده و امیدوار


ما پیش از این هم اندکی


رنجور و نالان بوده ایم


پس بعد از این هم نازنین


در پیله ی خود سر برم


غمخانه گردد این سرم
چون بعد ازین یادت کنم؛

نی ناله خواهم کرد و نی،


افغان و گویم کاو چرا..................؟