۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

اعتراض معلمان به عدم دريافت شش ماهه حقوق دردوره قوام

 تصورم اين بود كه اولين اعتصاب گسترده معلمان درايران مربوط به سال 1340 ودر دوره ای بود كه ابوالجسن خانعلي بعلت شليك گلوله كشته شد و روز معلم به همين مناسبت شكل گرفت.ليكن بعد متوجه شدم كه اعتراضاتي ديگر ازاين گونه قبل از آن هم درايران وجود داشته است . از اين نمونه مي توان اعتصاب معلمان درسال 1300 هجري شمسي را نام برد. در دي ماه ان سال زماني كه قوام نخست وزير ايران بود معلمان دراعتراض به پرداخت نشدن شش ماهه حقوق خويش اعتصاب كردند اين اعتصاب به مدت سه هفته ادامه داشت ودانش اموزان نيزبعد ازمدتي براي ابراز همدردي  به معلمان خويش پيوستند. 

      
 در زمان صدارت قوام السلطنه، معلمان مدارس دولتی که شش ماه حقوق ِآنان پرداخت نشده بود، بیانیهای در اعتراض به این امر منتشر کردند و در دی ماه 1300 وارد اعتصاب شدند. آموزگاران نیز چندین بار از عدم پرداخت حقوق خود شکایت کرده و یک بار هم اعتصاب کرده بودند. آن اعتصاب نیز به نوبهی خود دارای اهمیت بود. معلمان مدت ده روز تعطیل کرده ودر مسجد سپهسالار تحصن نمودند. اما اعتصاب دی ماه باشکوه و پرحرارتتر بود. مدت 22 روز ادامه داشت  گرمای اعتصاب هیجان عمومی درتهران را به اوج رساند. محصلین به اجتماعات پیوستند و از معلمین خود حمایت کردند. روز 5شنبه 21دی ماه 1300 عدهای از دانش آموزان ِمدارس ابتدایی و متوسطه تهران تظاهرات کردند. آنها با پرچم سیاه رنگی که عبارتِ "احتضار معارف" بر آن نقش بسته بود، در میدان توپخانه گرد هم آمدند و فریادهای "زنده باد معارف" و یا "یا مرگ یا معارف" سر دادند. آژانها با مشت و چوب و شمشیر به صفوف ِدانش آموزان تاختند و آنان را مضروب ساخته از میان آنان دو تن را به کلانتری بردند. اما سرکوب ارادهی محصلین را درهم نشکست. عقب ننشستند و به تظاهرات ادامه دادند.
 در آن زمان تعداد معلمین مدارس ابتدایی و متوسطه و دارالفنون و دارالمعلمین متجاوزاز پانصد تن بود. حقوق آموزگاران ابتدایی رسما 25 تومان، متوسطه ساعتی چهار قران و دریافتی مدرسین دارالفنون و دارالمعلمین نسبتا بیشتر بود. بهانه ی حکومت برای پرداخت نکردن حقوقها، خالی بودن ِخزانه بود. هنگامیکه دکتر مصدق که در آن زمان وزیر مالیه در کابینه قوام السلطنه بود، از مجلس تقاضای اعتبار برای ساختن سد نمود، سلیمان میرزا اسکندری نماینده مجلس اعتراض کرد ودرنطقی خطاب به مصدق گفت: "میخواهید سد ببندید. شما سد در مقابل ِترقی مملکت میبندید که پول به معارف (آموزش و پرورش) نمیدهید. امسال درموقع امتحان معلوم میشود که یک سال وقت اطفال مملکت را به هدر دادید. برای جلوگیری از خرابی املاک خالصه، دولت اعتبار میخواهد، بنده موافق بودم اگر پول داشتیم الحال باز میگویم باید اول حقوق معلمان بدبخت داده شود. برای املاک اربابی میخواهید سد ببندید بنده مخالفم. آقای ارباب خودش پول بدهد."
 تحصنها، اجتماعات وراهپیماییهای متعدد کابینه قوام را که از قبل متزلزلتر بود، ضعیفتر کرد. در 30 دی ماه 1300 حکومت سقوط کرد. سرانجام با پرداخت بخشی از حقوقهای عقب افتاده و قول پرداخت مابقی کلاسهای درس برپا شد و معلمان موقتا سرکار خود بازگشتند. اما پرداخت حقوقها دست آورد ِتثبیت شده ای نبود. بعدا دوباره معلمان با همین مشکل روبرو شدند. مجددا درمرداد ماه 1301 اعتراض معلمین به شکل تحصن ادامه یافت. این بار معلمین در مجلس متحصن شدند. یک ماه را در عوض تدریس در پارلمان متحصن شده، برای تامین بودجه خود، دوندگیها کردند تا این که بالاخره به امرمجلس شورای ملی دولت تصویب نامه ای صادر کرد که همه ماهه در هشتم ماه فرنگی مبلغ8000 تومان از عایدات گمرک به مدارس پرداخت شود و حقوق معوقه به طور استهلاک تادیه گردد.معلمین متقاعد شده در سر کلاسها حاضر شدند.
منبع : ره آورد من

هیچ نظری موجود نیست: