۱۳۸۸ دی ۱۴, دوشنبه

خصوصیات خوارج به قلم شهید مطهری


وای به حال جامعه مسلمين از آن وقت كه گروهی خشكه مقدس يك دنده جاهل‏ بی‏خبر، پا را به يك كفش كنند و به جان اين و آن بيفتند. چه قدرتی‏ می‏تواند در مقابل اين مارهای افسون ناپذير ايستادگی كند؟

توصیف علی علیه السلام از روحیه خوارج: "مردمی خشن، فاقد انديشه عالی و احساسات لطيف، مردمی پست، برده‏ صفت، اوباش كه از هر گوشه‏ای جمع شده‏اند و از هر ناحيه‏ای فراهم‏ آمده‏اند. اينها كسانی هستند كه بايد اول تعليمات ببينند. آداب اسلامی‏ به آنها تعليم داده شود، در فرهنگ و ثقافت اسلامی خبرويت پيدا كنند. بايد بر اينها قيم حكومت كند و مچ دستشان گرفته شود نه اينكه آزاد بگردند و شمشيرها را در دست نگه دارند و راجع به ماهيت اسلام اظهار نظر كنند".

خوارج، روحشان روح عصبيتهای ناروا و خشكه مقدسيها و جهالتهای خطرناك و رفتارشان خشك و خشونت آمیز بود.

خوارج به عنوان طرفداران يك مذهب، دست به‏ فعاليتهای تبليغی حادی زدند. كم كم به فكر افتادند كه به خيال خود ريشه‏ مفاسد دنيای اسلام را كشف كنند. به اين نتيجه رسيدند كه ما بايد با مفاسدی كه به وجود آمده‏ مبارزه كنيم، امر به معروف و نهی از منكر نمائيم.

خوارج روی همان جمود و خشكی و تعصب خاصی كه داشتند می‏گفتند تكليف امر به معروف و نهی از منكر تعبد محض است. شرط احتمال اثر و عدم ترتب مفسده ندارد. نبايد نشست در اطرافش حساب كرد. مدعی بودند بايد با چشم بسته‏ انجام داد. طبق همين عقيده قيام می‏كردند و يا ترور می‏كردند. می‏گفتند امر به معروف‏ و نهی از منكر مشروط به چيزی نيست و در همه جا بدون استثنا بايد اين‏ دستور الهی انجام گيرد.
خوارج معتقد بودند ايمان تنها عقيده قلبی نيست، بلكه عمل به اوامر و ترك نواهی جزء ايمان است. ايمان امر مركبی است از اعتقاد و عمل. خوارج معتقد بودند کسیکه مرتكب گناه كبيره‏ شود مثلا دروغ يا غيبت يا شرب خمر، كافر است و از اسلام بيرون است و مستحق‏ خلود در آتش است. عليهذا جز عده بسيار معدودی از بشر همه مخلد در آتش‏ جهنمند. تنگ نظری مذهبی از خصيصه‏های خوارج است. اينها به واسطه اين عقائد، صبح كردند در حالی كه تمام مردم روی زمين‏ را كافر و همه را مهدور الدم و مخلد در آتش می‏دانستند.
خوارج مردمی عبادت پيشه و متنسك بودند. شبها را به عبادت می‏گذراندند. بی‏ميل به دنيا و زخارف آن بودند. ابن عباس آنها را چنين وصف‏ كرد: "از كثرت عبادت پيشانيهايشان پينه بسته‏ است. دستها را از بس روی زمينهای خشك و سوزان زمين گذاشته‏اند و در مقابل حق به خاك افتاده‏اند همچون پاهای شتر سفت شده است". خوارج به احكام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پايبند بودند. دست به آنچه‏ خود آن را گناه می‏دانستند نمی زدند. از كسی كه دست به گناهی می‏زد بيزار بودند. غلام يكی از آنان به زيادبن‏ابيه گفت نه روز برايش غذائی بردم و نه شب برايش فراشی‏ گستردم. روز را روزه بود و شب را به عبادت می‏گذرانيد.

خوارج مردمی جاهل و نادان بودند. در اثر جهالت و نادانی حقايق را نمی فهميدند و بد تفسير می‏كردند. همه كسريهای خود را می‏خواستند با فشار آوردن بر روی ركوع و سجودهای طولانی جبران كنند.

مردمی تنگ نظر و كوته ديد بودند. در افقی بسيار پست فكر می‏كردند. اسلام و مسلمانی را در چهار ديواری انديشه‏های محدود خود محصور كرده‏ بودند. مانند همه كوته نظران ديگر مدعی بودند كه همه بد می‏فهمند و يا اصلا نمی‏فهمند و همگان راه خطا می‏روند و همه جهنمی هستند. اينگونه كوته‏ نظران اول كاری كه می‏كنند و اينست كه تنگ نظری خود را به صورت يك‏ عقيده دينی در می‏آورند، رحمت خدا را محدود می‏كنند، خداوند را همواره‏ بر كرسی غضب می‏نشانند و منتظر اينكه از بنده‏اش لغزشی پيدا شود و به عذاب‏ ابد كشيده شود. بعضی از خشك مغزان را می‏بينيم كه جز خود و عده‏ای بسيار معدود مانند خود، همه مردم جهان را با ديد كفر و الحاد می‏نگرند و دائره اسلام و مسلمانی را بسيار محدود خيال می‏كنند. خوارج زود تكفير و تفسيق می‏كردند تا آنجا كه اسلام و مسلمانی را منحصر به خود می‏دانستند و ساير مسلمانان را كه اصول عقائد آنها را نمی‏پذيرفتند كافر می‏خواندند. هر صاحب فضيلتی را به نوعی متهم كردند به طوری كه در تاريخ اسلام كمتر صاحب فضيلتی را می‏توان يافت كه هدف تير تهمت اين‏ طبقه واقع نشده باشد. يكی را گفتند منكر خدا، ديگری را گفتند منكر معاد، سومی را گفتند منكر معراج جسمانی و چهارمی را گفتند صوفی، پنجمی را چيز ديگر و همينطور، به طوری كه اگر نظر اين احمقان را ملاك قرار دهيم‏ هيچوقت هيچ دانشمند واقعی مسلمان نبوده است.
وای به حال جامعه مسلمين از آن وقت كه گروهی خشكه مقدس يك دنده جاهل‏ بی‏خبر، پا را به يك كفش كنند و به جان اين و آن بيفتند. چه قدرتی‏ می‏تواند در مقابل اين مارهای افسون ناپذير ايستادگی كند؟
منبع: کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) اثر استاد مطهری

به نقل از: حیات داوود // صداي معلم

هیچ نظری موجود نیست: