۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

همسر عبدالله مومنی: شکایت از بازجویان و قاضی مرتضوی و نامه به رهبری وضعیت همسرم را بدتر کرده است

كلمه: عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت حدود ۶۰۰ روز است که به مرخصی نیامده است. اودر روز ۳۰ خرداد ۸۸ در ستاد شهروند آزاد (حامیان مهدی کروبی) به طرز خشونت آمیزی دستگیر شد ونزدیک۱۰۰ روز را در انفرادی وبازجویی تحت شکنجه به سر برد. مومنی در اسفند ۸۹ بعد از ۹ ماه زندان به مرخصی آمد و در طول مدت مرخصی بارها توسط بازجویانش احضار شد. بازجوها از او خواسته بودند که علیه رهبران جنبش سبز ودفتر تحکیم وحدت وجنبش دانشجویی در رسانه ها و دانشگاهها مصاحبه وسخنرانی کند، اما مومنی از پذیرش درخواست باز جوها سر باز زد و در مقابل خواسته های آنها مقاومت نمود وهمین باعث شد که او را دوباره به زندان باز گردانند.
عبدالله مومنی در این مدت دو بار دست به اعتصاب غذا زد، مومنی به همراه چند تن دیگر در اعتراض به بر خورد نامناسب با زندانیان وخانواده هایشان به مدت ۱۵ روزدست به اعتصاب غذا زدند. اعتصاب غذای دیگر او در اعتراض به شهادت هدی صابر به همراه ۱۱ زندانی سیاسی دیگر به مدت ۸ روز بود.
مومنی در تابستان ۸۹ نیز نامه ای سرگشاده خطاب به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت. او در آن نامه به شرح شکنجه های فوق طاقت بازجویانش در دوران انفرادی پرداخت، شکنجه هایی چون فرو بردن سر در کاسه توالت تا شکنجه های جسمی وروحی. این نامه بازتاب رسانه ای وعمومی گسترده ای یافت.
بعد از آن عبدالله مومنی، دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت در اقدامی از بازجویانش و همچنین قاضی مرتضوی و قاضی صلواتی شکایت کرد. اما این بار نیز او بود که به خاطر نامه به رهبری و شکایت از بازجویانش در جایگاه متهم قرار گرفت و به اتهام (تشویش اذهان عمومی ونشر اکاذیب) دوباره تفهیم اتهام شد.
مومنی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین مشغول گذراندن حکم ۵ سال زندان خود می باشد. در باره ی وضعیت مومنی با همسرش فاطمه آدینه وند گفتگویی داشتیم که در پی می آید:
 
خانم آدینه وند وضعیت عمومی و جسمی آقای مومنی چگونه است؟
آقای مومنی را دو نوبت برای مداوای گوش به بیمارستان آورده اند ولی مشکل شنوایی او هنوز به طور کامل بر طرف نشده است، او به علت شکنجه های دوران انفرادی پرده یک گوشش پاره شده و پرده گوش دیگرش دچار چسبیدگی شده است. ما امیدواریم که اجازه دهند که مداوای او ادامه پیدا کند، متاسفانه عبدالله از همان دوران انفرادی به علت نبود امکانات بهداشتی دچار مریضی پوستی نیز شده است که در مدت این ۳۰ ماه زندان بیشتر شده است و قارچهای پوستی او را آزار می دهند، اگر کمی انصاف در بین مسولین بود جهت مداوای گوش و بیماری پوستی به بیرون از زندان منتقلش می کردند زیرا به مراقبت نیاز دارد.
آقای مومنی چند مدت است که به مرخصی نیامده اند؟
آقای مومنی از اردیبهشت ۸۹ به مرخصی نیامده است و در طول این ۶۰۰ روز فقط سه بار به ما ملاقات حضوری داده اند و این خیلی ظلم است، از حق تلفن نیز محروم است، بچه ها به او نیاز دارند و دوست دارند بابایشان را از نزدیک ببینند اما متاسفانه درخواستهای بسیار زیاد ما برای مرخصی و ملاقات حضوری بی پاسخ مانده است ، اما ما هم خدایی داریم.
خانم آدینه وند به چه علت بعد از ۶۰۰ روز با حق مرخصی قانونی او موافقت نمی کنند؟
عبدالله خودش می گوید که به علت نامه به رهبر به او مرخصی نمی دهند، من هم فکر می کنم علاوه بر آن نامه، شکایت از بازجویانش و قاضی مرتضوی بیشتر موثر بوده است. آنها با او لج کرده اند و مرخصی نمی دهند، البته متاسفم که به خاطر کینه شخصی حق او را ضایع می کنند. بعد از نوشتن نامه وضعیت عبدالله بدتر از قبل شده است.
با این اوصاف شرایط روحی آقای مومنی چگونه است؟
برای یک معلم زندان جای خوبی نیست اما خدا را شکر روحیه اش خوب است.
خانم آدینه وند شما به عنوان کسی که از خانواده محترم شهدا هستید و همسر اول تان (برادر عبدالله) را به خاطر استقلال کشور از دست داده اید چه درخواستی از مسئولین جمهوری اسلامی دارید که سنگ شهدا را به سینه می زنند؟
هیچ درخوستی ندارم و با توجه به عملکرد آنها حتی انتظاری نیست که حق زندانیان را رعایت کنند. ما به دادستانی درخواست مرخصی و ملاقات حضوری داده ایم ولی فکر می کنم آنها کاره ای نیستند وتصمیم گیری دست کسانی دیگر است. در نتیجه ما توقعی نداریم. اما حیف است که در مملکت اسلامی ما اینچنین به راحتی حق دیگران زیر پا گذاشته می شود و عدالتی وجود ندارد. آیا آنها دوست دارند بچه هایشان نتوانند پدرشان را از نزدیک ببینند؟

هیچ نظری موجود نیست: